پيشگفتار - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگفتار

جوامع بشرى جهت ايجاد و حفظ نظم و امنيت, نيازمند قانون هستند و اين قوانين عموماً پرداخته دست انسانهاست; به عبارت ديگر, دستاورد فكرى صاحبنظران جامعه مى باشد; از اين رو كاستيهاى فراوانى دارد .

چه بسا در جامعه اى ـ بدون در نظر گرفتن عدالت و مساوات ـ قانون به نفع عده خاصى وضع شود و عده ديگرى مظلوم واقع شوند و فريادرسى نيز نداشته و قادر به مقابله با اين ظلم قانونى نباشند. در ابعاد گسترده تر مى بينيم كشورى با بسط و گسترش نفوذ خود بر ساير سرزمينها, با گماردن حاكمان سرسپرده و به دست گرفتن مراجع قانونگذارى بر جان و مال مردم ديگر كشورها حاكم گرديده و سرمايه هاى آنان را به يغما مى برد; به عنوان مثال, حكومت امپرياليستى آمريكا كه خود را قيّم انسانها و حاكم بلامنازع جهان مى داند, باتصويب قوانين مورد نظرش در تمام مجامع عمومى و خصوصى اعمال قدرت مى كند كه فعلاً جاى بحث آن نيست .

اما قانونى كه تأمين كننده سعادت بشر بوده و عدالت را در همه قرون و اعصار و بين جوامع ملتهاى مختلف رعايت كند و همگان را يكسان ببيند و ضررهاى مادى و معنوى جامعه را جبران كند و سبب انس و الفت بين انسانها شود, قانون خداوندى است كه از ناحيه خالق انسانها بر رسولش نازل گرديده و به وسيله پيامبرش به انسانها ابلاغ شده است و ائمه معصومين(ع) نيز مفسّران و حافظان وحى الهى و بيانگران شيوه اجراى آن دستورها و قوانين هستند .

علاوه بر ويژگيهاى فوق, قانون الهى, موجب آسايش خاطر انسانها مى شود; يعنى, اگر كسى مرتكب خطا و گناهى شود كه مستحق كيفر باشد, با اعتقاد به الهى بودن قانون, به خود مى قبولاند كه گناه كردم و حكم خدا درباره من اجرا مى شود و در دنيا و آخرت رو سفيد هستم. در صدر اسلام موارد زيادى داريم كه افراد گناهكار به محضر پيامبر(ص) و ائمه معصومين شرفياب مى شدند و تقاضاى اجراى كيفر مى نمودند تا تطهير شوند و وقتى كيفر اجرا مى شد, با خوشحالى اعلام مى كردند, حكم خدا درباره من اجرا شده است; مثلاً, در مورد سارقى كه جهت اجراى حدّ سرقت به على(ع) مراجعه كرد وقتى اميرالمؤمنين(ع) دست او را قطع كرد, عده اى او را عليه حضرت تحريك كردند. او دست بريده اش را بلند كرد و گفت: افتخار مى كنم كه دست مرا على(ع) خليفه پيامبر و امام معصوم قطع كرده و حكم خدا درباره من اجرا شده است و نمونه هاى ديگر .

اما در مورد قوانينى كه ساخته دست بشر است, عده اى معترضند و فرياد مى زنند كه چرا اين قانون وضع شده و يا چرا اين قانون بايد اجرا شود, عده اى سرسختى نشان مى دهند و اگر هم تمرد نكنند, با رضايت خاطر آن را نمى پذيرند چون مى بينند, قانون بشر به مرور عوض مى شود و اين تغيير و تحولها دليل نقص بوده و سبب سستى انسان در پذيرفتن آن خواهد شد .

بنابراين, تن دردادن به قانون الهى آسانتر از پذيرفتن قانون بشرى است; تنها قانونى كه نسلها را حفظ كند, جامعه را معتدل نگه دارد و مانع تعدى و تفريط شود, قانون خداست و قانون ديات كه سبب حفظ نظم و امنيت و موجب التيام آلام زيانديده و تشفّى خاطر آنهاست, احكامى الهى است. .

شارع مقدس اسلام جهت محافظت و حراست از افراد جامعه در مقابل جرايم ضرب و جرح و قتل, احكام ديات را تشريع فرمود. ديات داراى مقررات و شرايط بسيارى است كه بايد پس از بررسيهاى كافى به مرحله اجرا درآيد. قانون ديات, قانونى است كه حافظ جامعه و تأمين كننده صلح و سازش بين طرفين دعواست و خسارتهاى وارده را جبران مى كند و كينه و كدورت را از قلبها مى زدايد و سبب جلب رضاى خدا نيز مى شود; اينك جهت روشن شدن موضوع كتاب, نگاهى گذرا به مطالب مطرح شده در كتاب داشته و فهرستى اجمالى از موضوعات كتاب عرضه مى كنيم و سپس به شرح و بسط آن مى پردازيم .

1 . ديه در لغت .

2 . پيشينه ديه .

3 . ديه از نظر قرآن و احاديث و مشروعيت آن .

4 . ديه در متون فقهى .

5 . ديه در قوانين گذشته و حال .

6 . مورد ديه و مالك آن .

7 . تغييرناپذيرى ميزان ديه .

8 . آيا ديه مجازات تلقى مى شود يا خير .

/ 141