انواع كيفر در غرب - دیه، یا، مجازات مالی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دیه، یا، مجازات مالی - نسخه متنی

فاضل صالحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انواع كيفر در غرب

ويل دورانت ضمن توصيف حكومت در قرن يازدهم به كيفرهاى قرون وسطايى اشاره مى كند و مى نويسد: (چهل قاضيى كه از طرف شوراى كبير تعيين شده بودند به شدت و به طرز مؤثرى دادستانى مى كردند; قوانين خيلى واضح بود, به دقت درباره وضيع و شريف اجرا مى شد; جريمه ها منعكس كننده ظلم رايج در آن زمان بود; محبوسان غالباً در حجره هاى تنگى زندانى مى شدند كه داراى حداقل نور و هوا بود; مجازاتهاى قانون بسيار ستمگرانه بود و تازيانه زدن, داغ كردن, قطع كردن عضو و كوركردن, بريدن زبان, شكستن دست و پا و چرخ شكنجه و نظاير آنها را شامل مى شد; محكومان به اعدام را ممكن بود, در زندان خفه كنند و يا محرمانه غرق كنند يا از پنجره كاخ بياويزند يا زنده بسوزانند; كسانى كه مرتكب جنايات وحشيانه يا دزدى اشياى مقدسه شده بودند با انبر, داغ مى شدند يا به دم اسب بسته مى شدند و سپس سرشان بريده و تنشان شقه مى شد.(1) .

مطالب نقل شده, بيانگر اين نكته است كه ديه قبل از اسلام در كشور ايران و ممالك ديگر به صورتهاى مختلفى مطرح بوده و اقوام و ملل ديگر نيز به آن پاى بند بوده اند, چه اينكه قبل از اسلام در حجاز نيز مسأله ديه رسميت داشته و شتر و گاو و گوسفند به عنوان ديه پرداخت مى شد, از انگلستان نيز نمونه هايى نقل شده است. در كشورهاى غربى خسارت به عنوان كيفر مطرح بوده, و ديه به صورت رسمى جايگاهى نداشته است .

در مجموع مى توان استنباط كرد, ديه امرى است كه در تمام قرون و اعصار, دانشمندان به آن توجه داشته, و جامعه نيز به آن عمل مى كرد, خواه ديه نام داشته باشد يا غير آن; مثلاً, مواردى وجود داشت كه اولياى دم به قاتل رضايت داده و به مبلغى مصالحه مى كردند و يا از اقوام قاتلِ فرارى مالى مى گرفتند يا به هر نحو وجهى اخذ مى كردند, گرچه اين موارد, ديه نام نداشت, ولى همان منظور را مى رساند و جامعه را از مشكلات ناشى از قتل و ضرب و جرح مى رهاند. شرع مقدس نيز اين امر را امضا فرموده و آن را به عنوان قانون الهى مطرح مى كند. بعد از اسلام در كشورهاى اسلامى معمولاً مسأله ديه مطرح بوده و برادران اهل سنت نيز به آن پاى بند بوده و عمل مى كنند و حكام گذشته نيز تا حدودى به آن عمل مى كردند ولى به صورت قانون مدون و رسمى در كشور نبوده و نيست, اما بعد از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى در ايران قانون ديات, قانون رسمى كشور شده و مورد اجراست و در كشورهاى ديگر تا آنجا كه ما اطلاع داريم, مسأله ديه مطرح نيست, گر چه چيزى به عنوان جبران خسارت در ايراد ضرب و جرح مطرح است و پرداخت مى شود (كه مى توان آن را نوعى پرداخت وجه (ديه) .

تلقى كرد) ولى كسى به عنوان ديه به آن معتقد نيست و معيار خاصى در اين زمينه وجود ندارد, حتى در بعضى موارد شرعى نبوده و گاهى خلاف مقررات عقلى عمل مى شود, اما پرداخت مبلغى به عنوان خسارت, يا جهت اخذ رضايت در جامعه رواج دارد و شرع هم اين را به عنوان ديه مطرح و ميزان آن را مشخص كرده است, البته در بعضى جاها مى توان به بيشتر يا كمتر از معيار تعيين شده مصالحه كرد. پس قانون ديه امرى فطرى و طبيعى است كه با آداب و رسوم جوامع مختلف سازگار بوده و مخالفتى ندارد. البته در قانون مجازات اسلامى علاوه بر ديه, مجازاتهاى قانونى ديگرى در مورد ايراد ضرب و جرح عنوان شده است; يعنى, مجرم علاوه بر پرداخت ديه, بايد مجازات شود; به عنوان مثال, طبق ماده 149 قانون تعزيرات, اگر راننده اى مرتكب قتل شود, علاوه بر پرداخت ديه بايد مجازات هم بشود و يا مورد ديگرى در قانون قصاص, كه مقرر مى دارد اگر قاتل قتل عمدى بعد از قتل, رضايت ولى دم را جلب كند, قصاص منتفى است و علاوه بر پرداخت ديه بايد مجازات هم بشود; بنابراين, ديه راه حلى جا افتاده در بين انسانهاست و شرع مقدس براى آن, معيارى تعيين كرده است تا حق كسى ضايع نشود .

/ 141