سال شمار اموزشی هارون بن موسی تلعکبری (درآمدی بر مشیخه تلعکبری) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سال شمار اموزشی هارون بن موسی تلعکبری (درآمدی بر مشیخه تلعکبری) - نسخه متنی

محمدجواد شبیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سال شمار آموزشي هارون بن موسي تلعکبري

علوم حديث (فصلنامه علمي ،تخصصي) ـ سال نهم/شماره دوم/تابستان 83

سيد محمد جواد شبيري

مقدمه

راقم سطور مقاله اي در شرح حال هارون بن موسي تلعکبري محدث نامور امامي )م385( براي درج در دانشنامه جهان اسلام نگاشت. مسئولان محترم دانشنامه چنين صلاح ديدند که قسمتي از اين مقاله ـ که به ذکر جزئيات حيات آموزشي اين دانشمند مي پردازد ـ به گونه مستقل انتشار يابد؛ لذا اين مقاله تدوين يافت.

گفتني است که نگارنده در صدد تنظيم رساله مبسوطي در جمع آوري ، بررسي و تحليل مشيخه هارون بن موسي تلعکبري است؛ ان شاءالله در اين رساله، به تفضيل،درباره مشايخ و اسناد تلعکبري سخن گفته ، اختلالاتي که در برخي از اسناد وي در کتب حديثي رخ نموده تبيين نموده، از جوانب مختلف درباره مشيخه اين دانشمند سخن خواهيم گفت. مقاله کنوني تنها گوشه اي از اين رساله را تشکيل داده، که در آن با وجود

ارائه اطلاعات بسيار، از ذکر مباحث کاملا تخصصي خودداري کرده ايم .

مشايخ نخستين

هارون بن موسي تلعکبري از محدث معروف قمي، احمد بن ادريس روايت اندکي در خانه ابن همام شنيده است. محمد بن همام رئيس دانشمندان بغداد بوده، و احمد بن ادريس گويا در مسير سفر خود به حج به بغداد وارد شده، در منزل وي مهمان گرديده است که البته اين سفر با مرگ وي در ميانه راه به انجام نرسيده است .

ملاحظ مجموع قراين، اين حدس را به ذهن مي آورد که حضور احمد بن ادريس در بغداد در همان سال وفات وي 306 بوده است .

در سندي، روايت تلعکبري از محمّد بن جرير طبري آمده است که به روايتي ازحضرت اميرالمومنين (ع) در بصره مرتبط بوده که ظاهرا مربوط به جنگ جمل است، در مورد اين سند اين پرسش وجود دارد که آيا مراد از محمد بن جرير طبري دانشمند معروف عامي مذهب، مؤلف تاريخ و تفسير و کتب ديگر است يا معاصر امامي مذهب وي صاحب کتاب المسترشد شد در امامت. مقايسه سند فوق با دو مسند مشابه در تاريخ طبري ـ که آنها مربوط به وقايع جنگ جمل است ـ نشان مي دهد که استاد تلعکبري همان طبري عامي معروف است . وي در بغداد سکنا گزيده و در اين شهر در سال 310 در گذشته است. قهراً تلعکبري از وي در اين سال يا پيش از ان حديث دريافت داشته است.

استاد ديگر تلعکبري ابوبکر باغندي محمّد بن محمّد بن سليمان است که در سن نزديک به صد سالگي در سال 312 درگذشته است.وي نيز ساکن بغداد وعامي مذهب بوده است. اين اساتيد و اکثر اساتيد اين دوره به روشني در بغداد مي زيسته اند و درباره ديگر اساتيد نخستين هم شاهدي بر نفي حضور انها در بغداد نيافتيم؛ لذا ظاهراً تلعکبري در دهه هاي نخستين عمر خويش در بغداد بوده و گويا در همين شهر(يا در تل ّعکبرا در نزديکي بغداد) زاده شده است.

از ديگر اساتيد اوليه تلعکبري، محمّد بن جعفر اسدي(م312) استکه تلعکبري کتاب وي را روايت مي کند. وي هر چند ساکن ري بوده،ولي باتوجّه به منصب وکالت وي، احتمال حضورش در بغداد براي ملاقات با حسين بن روح نوبختي، وکيل اصلي و سفير سوم ناحيهء مقدسه جدي است.

نخستين تاريخ ثبت شده از حديث آموزي تلعکبري سال313 است. در اين سال براي وي و پدر و برادرش از محمّد بن محمّد بن اشعث ـ که در مصر مي زيسته ـ اجازه روايتي گرفته اند.اجازه ابن اشعث در سال 313 به واسطه محمّد بن داود بن سليمان بهدست تلعکبري رسيده، تلعکبري از اين واسطه دز اين سال، روايات متصل اشعثيات به پيامبر(ص) را شنيده است. وي ديگر روايات اين کتاب راـ که اندک اندـ از ابن اشعث روايت نکرده است. اين امر نشان مي دهد که محمّد بن داود به زمينه هاي غير حديثي چندان علاقه اي نداشته است.

به گذارش ابن نجار، ابو محمّد هارون بن موسي تلعکبري، از عبيدالله بن الحسين بن علويه بزّاز در سال315 حديث شنيده، از او با وصف بغدادي ياد کرده و رواياتي را از وي در مشيخه خود نقل کرده است.

محمّد بن حسين حفص خثعمي(م317)، دومين استاد تلعکبري است که اجازه وي بدو گزارش شده است. تلعکبري در سال 315 و پس از ان وي حديث شنيده، روايات تلعکبري از وي در برخي منابع حديثي و رجالي گزارش شده است.

تلعکبري از محدّث عامي مذهب، ابو القاسم لغوي عبدالله بن محمّد عبدالعزيز روايت مي کند. ابوالقاسم لغوي متولد 213 بوده، در سال 317 با عمري بيش از صد سال بدرود حيات گفته است.

تلعکبري از احمد بن موسي بن العباس بن مجاهد در سال 318 حديث برگرفته است. به گذارش شيخ طوسي تلعکبري در همين سال ابوالقاسم يحيي بن زکريا کتيجي راـ که بيش از صد و بيست سال داشته ـ ملاقات کرده، و از وي حديث شنيده است. کتنجي امام عسگري(ع) را ملاقات کرده بود.

ديگر اساتيد تلعکبري

وي در سال 322 از احمد بن محمّد بن محمّد بن أبي الغريب ـ که اجازه روايت محمّد بن زکريا غلابي را داشته ـ حديث شنيده است. او در همين سال تا در همين سال تا هنگام وفات ابن ابي الثلج در سال 325 از وي حديث شنيده است. به گزارش رجال الطوسي، علي بن الحسين بن بابويه در سال«تساقط نجوم»، به بغداد وارد شده و تلعکبري از وي حديث شنيده و اجازه تمام روايات وي را دريافت داشته است. اين سال ـ که نام ان از پديده اي نجومي برگرفته شده ـ سال 323بوده، نه سال 329.

تلعکبري در سال 323 و پس از ان، از حسن بن محمّد بن احمد زيدي ـ که در رميلهء بغداد مي زيسته ـ حديث شنيده و از وي اجازه روايت گرفته است.

تلعکبري و ابن همام

مهمترين استاد تلعکبري محمّد بن همام بغدادي است. وي نخستين بار در سال 323 از اين استاد خود حديث شنيده است. نکته قابل تأمل در اينجا ان است که تلعکبري هفده سال قبل از اين تاريخ، در خانه ابن همّام حضور داشته و از احمد بن ادريس حديث شنيده است. با عنايت به اين که تلعکبري و ابن همّام هر دو در بغداد مي زيسته اند، چرا حديث آموزي از ابن همام هفده سال به تأخير افتاده است؟ پاسخ قطعي اين سؤال ميسر نيست، ولي اين احتمال، جدي است که بحران شلمغاني در جامعه شيعي آن روز بغداد ـ که رياست مذهبي آن با ابن همام بوده ـ مجالي براي وي به جهت نقل روايت باقي نمي گذاشته است، بويژه در اوايل دوران صدارت جناب حسين بن روح، ايشان پنج سال در زندان مقتدر عباسي بوده، که اين امر مسئوليت ابن همام را دو چندان مي کرده است. جناب حسين بن روح از زندان، توقيع ناحيه مقدسه(ع) را در سال 312 براي محمّد بن همام فرستاده است که در آن، حضرت از شلمغاني بيزاري جسته و او را لعن کرده اند. ابن همام اين توقيع را براي تمامي شيوخ شيعه خوانده و نسخه هايي هم از آن را براي شيوخ شيعه ـ که در شهرهاي دوردست مي زيسته اند ـ ارسال مي دارد. بدين ترتيب، اماميه در بيزاري جستن از شلمغاني اتفّاق نظر مي يابند.

اين تلاش ها قهراً تمام انديشه و فکر محمّد بن همام را به خود اختصاص داده، فرصتي براي وي باقي نمي نهاد. با کشته شدن شلمغاني در سال323، زمينه نشر حديث از هر جهت براي محمّد بن همام فراهم آمده، لذا تلعکبري در همين سال از وي حديث شنيده است.

تلعکبري در دهليز منزل محمّد بن همام، به پيشنهاد ابن همّام از صحبت محمّد، خدمتکار امام حسن عسکري(ع) بهره مند شده، ماجراهاي جالبي را از حيات آن حضرت از او مي شنود. اين ماجرا نزديکي تلعکبري را به ابن همام مي رساند از اين مطلب، ترجمه حال محمّد بن همام برداشت مي گردد. پدر ابن همام دست خطي از امام حسن عسکري(ع) دريافت داشته که حضرت سلامتي فرزند وي را در شکم مادر به وي بشارت مي دهدو ابن همام اين دست خط مبارک را به تلعکبري نشان مي دهد.

تلعکبري، بيش از همه، از محمّد بن همام روايت نقل مي کند. اين امر در 22 طريق از طرق فهرست الطوسي به مؤلفان کتب ديده مي شود.

در اسناد بي شماري نيز روايت تلعکبري از محمّد بن همام مشاهده مي گردد.

تلعکبري و ابن عقده

استاد مهم ديگر تلعکبري ابوالعباس احمد بن محمّد بن سعيد معروف به ابن عقده(م332) است. ابن عقده سه بار، از جمله در سال330 به بغداد وارد شده و علي القاعده، تلعکبري در همين سال از وي روايت بر گرفته است. روايت تلعکبري از ابن عقده در دوازده طريق فهرست الطوسي و اسناد چندي، بويژه در هنگام نقل روايات علي بن حسن بن فضال و حسن بن محبوب ديده مي شود.

تلعکبري در حيات ابن عقده از فرزند وي، ابونعيم محمّد نيز حديث شنيده است. مشايخ ديگر تلعکبري به ترتيب سال دريافت حديث، سال 324: محمّد بن القاسم بن زکريا محاربي(م326).

سال 325: عيسي بن جعفر علوي معروف به ابن الرضا، علي بن محمّد بن يعقوب کسايي و محمّد بن احمد بن حسين زعفراني مقيم بغداد.

سال326: حيدر بن شعيب طالقاني مقيم بغداد، عبدالعزيز بن عبدلله موصلي و برادر وي عبدالواحد ـ در سندي آمده که تلعکبري از وي در حلب حديث دريافت داشته باشد، که علي القاعده بايد در همين سال باشد ـ، عبدالعزيز بن اسحاق زيدي بقّال(272ـ363).

سال 326 و ما بعد: علي بن حاتم قزويني(زنده در 350).

سال 327 تا 355: الحسن بن محمّد بن يحيي علوي معروف به ابن اخي طاهر.

سال 328: احمد بن محمّد بن يحيي فارسي، حسين بن محمّد بن فرزدق، سلامة بن محمّد ارزني مقيم بغداد، محمّد بن جعفر علوي ابوقيراط(م345)، محمّد بن العباس معروف به ابن الحجام.

سال 328 و ما بعد: جعفر بن علي دقّاق دوري(م330)، الحسن بن محمّدبن حمزه علوي طبري

مرعشي، که «بن محمّد» در نام وي زايد يا محرّف ابو محمّد است.

تلعکبري در سال328 در مکاني در کوفه به نام تلعه از علي بن حسن بن قاسم خزاز معروف به ابن طبال(203يا231، 329) و نيز در سال 329 از وي حديث شنيده است. سال 330: زيد بن محمّد جعفر، معروف به ابن ابي الياس(م341). تلعکبري درباره وي گويد که وي بر ما به بغداد وارد شد و در نهر بزازين فرود آمد. ادامه اين ترجمه مربوط به زکار بن يحيي واسطي است که نام وي از نسخه کتاب رجال الطوسي افتاده است. سال 330 و ما بعد: محمّد بن احمد بن مخزوم مقريء مولي بني هاشمـ وي بغدادي و متولد268 بوه است ـ، محمد بن حسين بن سعيد طبري.

سال 331: احمد بن نصر بن سعيد باهلي، معروف به ابن ابن هراسه، که با عنوان احمد بن هوذه هم از وي ياد مي شود.

سال332: عباس بن علي بن جعفر محمدي علوي.

سال332 تا هنگام مرگ استاد: ابوالقاسم علي بن حبشي بن قوني.

سال333: در اين سال تلعکبري در کوفه در مسجد جامع از علي بن حسن بن حجّاج کوفي حديث شنيده است.

سال 333(يا330) و ما بعد: احمد بن محمّد بن السري، معروف به ابن ابي دارم.

سال 335: احمد بن العباس نجاشي، اين استاد، جد نجاشي صاحب کتاب رجال النجاشي است. به گفته ابن نجار، تلعکبري در مشيخه خود از وي روايت کرده است.

سال337: الحسن بن ابراهيم بن عبدالصمد خزاز، علي بن احمد خراساني حاجب در ماه رمضان.

سال 340: احمدبن محمّد[بن محمّد] بن سليمان ابو غالب زراري مقيم بغداد(م368)، حيدر بن محمّد بن نعيم سمرقندي، محمّد بن علي بن الفضل بن تمام، ابو جعفر سقاء احول منجم.

تلعکبري وي را ـ که امام رضا(ع) را ملاقات کرده ـ در دسکره الملک(=کوشک يادشاه؟) ديده و توصيف آن حضرت را از وي شنيده است.

تلعکبري در اين سال به مصر رفته و از احمد بن علي رقي و ابوالقاسم جعفر بن محمّد علوي موسوي حديث شنيده است. روايت وي از راوي اخير در سال 341 هم ادامه داشته است.

سال341: وي در اين سال نيز در مصر از عبيدالله بن الفضل بن محمّدبن هلال(م342) حديث شنيده است.

سال344: الحسن بن محمّد بن الحسن سکوني در خانه وي در کوفه.

سال345: محمّد بن بکران بن حمدان از اهل قم، معروف به نقاش.

سال356:احمد بن محمّد بن يحيي عطار.

سال360:جعفر بن محمّد حائري موسوي، عبيدلله بن محمّد بن عابد خلّال بغدادي(م377)

سال365: احمد بن جعفر بن سفيان بزوفري.

سال370: احمد بن جعفر بن محمّد علوي حائري، سهل بن احمد ديباجي بغدادي(م380).

تعين تاريخ تقريبي تحمل روايت تلعکبري از برخي مشايخ ديگر

تلعکبري از مشايخ بسيار ديگر هم روايت مي کند که تاريخ وفات آنها مشخص است. به عنوان نمونه: ابوذر احمد بن محمّد بن سليمان باغندي(م326)، سعيد بن احمد بن موسي العراد(م326)، احمد بن محمّد بن اسماعيل مقري(م327).

تلعکبري يکي از روايان محمّد بن يعقوب کليني(م328ق يا329) است.

کليني در سال 327 در بغداد بوده و در اين سال برخي از محدثان از وي حديث شنيده اند. شايد تلعکبري در همين سال يا حوالي آن از شيخ کليني حديث دريافت داشته است.

يکي از مشايخ تلعکبري احمد بن محمّد جعفر صولي است که در سال 352 يا 353 به بغداد وارد شده و براي وارد شده و براي مردم حديث نقل کرده است و علي القاعده، بايد تلعکبري در يکي از اين در يکي از اين دو سال از وي حديث آموخته باشد.

تلعکبري از شيخ صدوق روايت مي کند. شيخ صدوق سفري به بغداد داشته و علي القاعده، در اين سفر تلعکبري از وي حديث اخذ کرده است. شيخ صدوق در سال 352 در بغداد بوده و حضور وي در سال 355 هم در بغداد گزارش شده که درستي آن محلّ ترديد است.

/ 1