مقدمه - داستانهای آموزنده از حضرت یوسف (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستانهای آموزنده از حضرت یوسف (علیه السلام) - نسخه متنی

قاسم میرخلف زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

نحن نقص عليك احسن القصص بما اوحينا اليك هذا القرآن

ما نيكوترين قصه ها را از طريق وحى و فرستادن اين قرآن براى شما باز گو مىكنيم خداوند يكى از داستانهائى را كه نيكوترين قصه ها نام برده داستان حضرت يوسف عليه السلام است، چرا احسن القصص نباشد در حالى كه حاكميت اراده خدا را در داستان يوسف عليه السلام به زيبائى و خوبى مشاهده مىكنيم و سرنوشت بد حسودان را مىخوانيم كه خداوند نقشه هاى آنها را نقش بر آب مىكند در حالى كه عفريت زشت و ناپسند بى عفتى و عظمت و جلوه و شكوه تقوى و پارسائى را در لابلاى كلمات اين سوره مىبينيم و همچنين منظره تنهائى يك كودك كم سن و سال در قعر چاه، شبها و روزهاى يك زندانى بى گناه را در سياه چال زندان، تجلى نور اميد از پس پرده هاى تاريك ياءس و نااميدى و بالاخره عظمت و شكوه يك حكومت وسيع كه نتيجه آگاهى و امانت است همه در اين داستانها از مقابل چشم ما مىگذرد و سرنوشت يك ملت با يك خواب و تعبير خواب پر معنى متحول مىشود و زندگى يك كشور و جمعيت در اثر آگاهى يك زمامدار الهى از نابودى نجات مىيابد و دهها درس بزرگ ديگر در اين داستان منعكس شده است بايد احسن القصص باشد.

و يكى از ويژگى هاى داستان حضرت يوسف عليه السلام اين است كه همه آن يكجا بيان شده بر خلاف سرگذشت ساير پيامبران كه به صورت بخش هاى جداگانه در سوره هاى قرآن پخش گرديده است، اين ويژگى به اين دليل كه تفكيك فرازهاى اين داستان با توجه به وضع خاصى كه دارد پيوند اساسى آن را از هم مىبرد و براى نتيجه گيرى كامل همه بايد يكجا ذكر شود، فى المثل داستان خواب حضرت يوسف عليه السلام و تعبيرى كه پدر براى آن ذكر كرد كه در آغاز اين سوره آمده بدون ذكر پايان داستان مفهومى ندارد، لذا در اواخر اين سوره كه در جلد دوم اين داستان است مىخوانيم: هنگامى كه يعقوب و برادران يوسف به مصر آمدند و در برابر مقام پر عظمت او خضوع كردند، يوسف عليه السلام رو به پدر كرد و فرمود: يا ابت هذا تاويل رؤياى من قبل قد جعلها ربى حقا.

اى پدر! اين تاويل همان خوابى است كه در آغاز ديدم، خداوند آن را به واقعيت پيوست و ما داستان حضرت يوسف را به 2 بخش تقسيم كه بخش اول آن بنام داستانهاى آموزنده از حضرت يوسف عليه السلام چون اول داستان در آيه 4 نام يوسف با اذ قال يوسف شروع شده و حدود 78 داستان مىباشد بيان نمودم و بخش دوم را با نام داستانهاى آموزنده از برادران حضرت يوسف با حدود 56 داستان نام گذارى شده چون از آيه 58 قرآن كريم و جاء اخوة يوسف برادران يوسف آمدند شروع شده نام گذارى كرديم، اميد است با مطالعه دقيق اين داستانها بارقه اميد در مقابل نااميدى ها و سختى ها و مشكلات و زدودن حسادتها و بغض ها و دروغ ها و تهمت ها و بى عفتى ها و با بى توجهى به ما سوى الله عنايت فرمايد و ثواب آن را به نثار روح همه انبياء و ائمه معصومين و اولياء و علماء و شهداء مخصوصا شهداى ايران و امام شهيدان حضرت امام خمينى و عزيزانش به ويژه شهيد احمد مير خلف زاده مىنمايم و انشاءالله خداوند در فرج موفور السرور رابط بين زمين و آسمان امام زمان عليه السلام را هر چه زودتر تعجيل و دعاهاى آن حضرت را در حق ما مستجاب و سايه بلند پايه اش را بر همه ما مستدام و خير و بركت و راءفت و رحمت او را شامل حال همه مستضعفان جهان و ملت هاى ستمديده مخصوصا مردم خوب ايران بويژه مقام معظم رهبرى و علماء و حوزه هاى علميه گرداند.

والسلام عليكم

قاسم مير خلف زاده

/ 82