4 - ديندارى ابوجعفر حسينى - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 - ديندارى ابوجعفر حسينى

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

ابو جعفر محمد حسينى (371) كه با چهار واسطه به امام حسين عليه السلام مى رسيد مردى فقيه و اهل زهد و
عبادت بود و در ايام معتصم خليفه عباسى بر عليه ستم او خروج كرد. معتصم به دفع او پرداخت و او به ايران
آمد و به شهرهاى خراسان و سرخس و طالقان و نسا و مرو منتقل و گروهى بسيار از مردم ايران با او بيعت
كردند.

در مرو چهل هزار نفر با او بيعت نمودند. شبى كه لشگرش جمع شدند، صداى گريه اى شنيد. تحقيق كرد و فهميد
كه يكى از لشگريانش نمد مرد جولائى (بافنده ، نساج ) با زور گرفتند و اين گريه از آن مرد است .

ابوجعفر آن غاصب را طلبيد و سبب اين كار زشت را از او خواست !

گفت :
ما در بيعت تو درآمديم كه مال مردم
را ببريم و هر چه مى خواهيم بكنيم .

ابوجعفر نمد را به صاحبش داد و آنگاه فرمود:

به چنين مردم نتوان در دين خدا يارى جست ، امر كرد لشگر
متفرق شوند؛ با اصحاب خاص خود به طالقان رفت ...(372)

5 - دين فروشى سمره

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

سمره بن جندب اهل بصره بود. پس از مرگ پدر همراه مادرش به مدينه آمد؛ مادرش به يكى از ياران رسول خدا
به نام مرى بن شيبان شوهر كرد و سمره در دامن او بزرگ شد؛ با اينكه نوجوان بود تيرانداز خوبى بود،
پيامبر او را اجازه داد در جنگ احد شركت كند و در بيشتر جنگها شركت كرد.

او در زمان معاويه همانند بعضى صحابه فاسق و دروغگو، براى گرفتن پول ، به جعل احاديث در مدح معاويه و
نقل احاديث از پيامبر در مذمت اميرمؤ منان عليه السلام اقدام كرد.

معاويه به او گفت :

صد هزار درهم مى دهم تا اين آيه (را كه در مذمت منافقان نازل شده ) به على بن ابى
طالب نسبت بدهى .!

آيه اينست :

( بعضى از مردم (اخنس بن شريق ) از گفتار دلفريب خود تو را به شگفت آرند از چرب زبانى و
دروغ به متاع دنيا رسند، و از نادرستى و نفاق خدا را بر راستى خود گواه گيرند، و اين كس بدترين دشمن
اسلام است . چون از حضور تو دور شوند (و قدرت يابند) كارش فتنه و فساد است ، بكوشد تا حاصل خلق به باد
فنا دهد و نسل بشر را قطع كند و خدا مفسدان را دوست ندارد ) (373)

و اين آيه را (كه پس از خوابيدن اميرمؤ منان در رختخواب پيامبر، در شاءن حضرت على عليه السلام نازل
شده ) بگو در شاءن ابن ملجم نازل شده است ، آيه اين است :

( و برخى از مردمان از جان خود در راه رضاى خدا
درگذرند و خدا دوستدار چنين بندگان است ) (374)

سمره پيشنهاد معاويه را نپذيرفت .

معاويه گفت :
دويست هزار درهم مى دهم قبول كن ، او نپذيرفت .

معاويه چهار صد هزار درهم وعده داد و او پذيرفت و اين دو آيه كه اولى درباره منافقين بوده به
اميرالمؤ منين نسبت ، و آيه دوم كه درباره اميرالمؤ منين نازل شده ، به ابن ملجم نسبت داد، و با اين
كار دين فروشى خود را ثابت كرد.(375)

4 :
ذكر (ياد خدا)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

قال الله الحكيم :

( الا بذكر الله تطمئن القلوب ) (رعد:
آيه 28)

آگاه شويد كه تنها به ياد خدا دلها
آرامش پيدا مى كند.

قال الله الموسى عليه السلام لا تدع ذكرى على كل حال (376)

خداوند به حضرت موسى فرمود:


در هيچ حال يادم را فراموش و رها مكن .

شرح كوتاه

ياد حق آنهم با حضور قلب ، غايت همه عبادات است . هر ذاكرى كه در دل و در عمل به مذكور عالم يعنى خداوند
توجه داشته باشد به مقامى مى رسد كه شيطان بر او چيره و غالب نتواند بود.

اگر زبان ذكر گويد:

اما قلب غافل باشد اثرش كم است . اگر ذاكر به ذكر خود توجه كند باعث عجب مى شود.

پس لازم است با ياد او، خود را در جنب نعمتهاى او قاصر و ناچيز - اصلا هيچ - ببيند، و از حق تقاضا كند كه
در هيچ حالى از يادش او را غافل نكند و به محبتش ، يادش را افزون كند.

/ 259