5 - مناظره با مشركان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمحضرت ابراهيم خليل براى تفهيم خداپرستى از يك طرف با بت پرستان كه مجسمه هائى داشتند، و از طرف ديگربا قائلين به الوهيت ستارگان و ماه و خورشيد، كه براى خدا شريك قائل بودند، درگير بود. چنان كه در
بابل و حران هجرتگاه دوم ابراهيم معابد و هياكلى به نام ستارگان ساخته بودند كه آنها را پرستش مى
كردند.در مناظره و محاجه با ستاره پرستان چنين آمده است ( چون پرده تاريك شب افق را فرو گرفت يكى از
ستارگان را - ستاره زهره - بديد فرمود:اين است پروردگار من .!وقتى ستاره غروب كرد ابراهيم به جستجو پرداخت او را نيافت ، به آنان فرمود: من خدايانى را كه غروب مى
كنند دوست ندارم .چون ماه بيرون آمد و طلوع كرد، فرمود: اينست پروردگار من ؛ چون غروب و افول كرد فرمود: اگر پروردگارم
مرا هدايت نكند مسلما از گمراهان خواهم بود.چون خورشيد طلوع كرد فرمود: اين است پروردگارم ؛ چون غروب كرد در بيزارى از كار مشركان و كافران
فرمود: من روى دل و پرستش را به كسى متوجه مى دارم كه آسمانها و زمين را آفريده ، و از مشركان نيستم ...آيا درباره خداى يكتائى كه مرا به راه راست هدايت كرده با من محاجه مى كنيد و از آنچه با او شريك مى
پنداريد بيم ندارم (437)
4 :
شيطان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمقال الله الحكيم :( ان الشيطان للانسان عدو مبين ) (يوسف :آيه 5)بدرستى كه شيطان براى انسان دشمن بسيار آشكار است .امام صادق عليه السلام :ليس لابليس اءشد من النساء والغضب (438)براى شيطان لشگرى سخت تر از زن و غضب نيست .
شرح كوتاه
در مقابل هدايت رحمانى ، ضلالت شيطانى وجود دارد. در درون انسان جنود رحمان يعنى عقل و جنود شيطانيعنى جهل دائما در نبرد هستند.وقتى انسان مى تواند از دام شيطان و لشگريانش رهائى يابد كه تيرهاى او را بشناسد و از وسواس او در
امان باشد، و اگر احيانا شيطان بر او غلبه پيدا كرد، به توبه از خدا، آمرزش و عفو را طلب كند تا مبادا
لكه سياهى بر حريم قلبش منقش شود؛ و از شر او بخداوند رؤ وف پناه برد.
1 - نوح و شيطان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمبعد از آنكه حضرت نوح از كشتى فرود آمد، شيطان به حضورش آمد و گفت :ترا بر من حق و نعمتى است مى خواهمشكر نعمت ترا بجا آورده و عوض حق ترا بدهم ! فرمود:
من اكراه دارم بر تو حقى داشته باشم و تو جزاى حق
مرا بدهى ، بگو آنچه حق است ؟گفت :
من چقدر بايد زحمت بكشم تا يك نفر را گمراه كنم ، تو نفرين كردى و همه به نفرين تو هلاك شدند، حال
من فعلا در آسايشم تا خلق ديگر به دنيا آيند و به تكليف رسند تا آنها را به معاصى دعوت كنم !!الان به جهت اداى حق تو را نصيحت مى كنم ، از سه خصلت احتراز كن :اول تكبر نكن كه من به واسطه آن بر پدر
تو آدم سجده نكردم و از درگاه ربوبى رانده شدم . دوم از حرص بپرهيز؛ كه آدم به واسطه آن از گندم خورد و
از بهشت محروم گرديد. سوم از حسد احتراز كن كه به واسطه آن قابيل برادر خود هابيل را كشت و به عذاب
الهى هلاك شد(439).
2 - موسى عليه السلام و شيطان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمروزى شيطان نزد حضرت موسى عليه السلام آمد و گفت :تو پيامبر خدا هستى و من از مخلوقات گنه كار خدا مىباشم و مى خواهم توبه كنم ، تو از خدا بخواه تا توبه ام را بپذيرد.موسى پذيرفت و براى او دعا كرد، خداوند فرمود:اى موسى ، شفاعت تو را در حق او مى پذيرم ، به او بگو كه
بر قبر حضرت آدم سجده كند تا توبه اش را بپذيرم . موسى عليه السلام با شيطان ملاقات كرد و گفت :با
سجده بر قبر آدم توبه ات پذيرفته مى شود.شيطان گفت :
من بر آدم ، در وقتى كه زنده بود سجده نكردم ، اينك چطور بر قبر او كه مرده است سجده كنم ،
هرگز چنين نخواهم كرد.!آنگاه گفت :
اى موسى ! تو بخاطر آنكه شفاعت مرا نزد خدا نمودى حقى بر گردنم پيدا كرده اى ، من به تو
نصيحت مى كنم كه در سه جا مواظب من باش تا هلاك نشوى .
اول
به هنگام غضب ، كه روح من در آن هنگام در قلب تو و چشم من در چشم تو مى باشد.دوم
در جنگها، زيرا در آن هنگام من رزمندگان را به ياد زن و بچه و خويشان و اقوامش مى اندازم تا پشت به جبهه كرده و بگريزند .