4 : عقل - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 :
عقل

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

قال الله الحكيم :

( و ما عندالله خير و اءبقى اءفلا تعقلون ) (قصص :
آيه 60)

آنچه نزد خداست بهتر و باقى تر است اگر تعقل كنيد.

امام صادق عليه السلام :

لا بلغ جميع العابدين فى فضل عبادتهم ما بلغ العاقل (518).

همه عابدان در فضل عبادتشان به آنچه كه عاقل رسيده نمى رسند.

شرح كوتاه

الهى آنكه عقل دادى چه ندادى و آنكه عقل ندادى چه دادى (519) قوم انسان به عقل است و كسى كه از اين قوه
در كارهايش مدد نگرفت زيان ديد.

عقل از لشگريان رحمان است و حجت درونى است . عقل چه طبيعى و درونى ، و چه تجربى هر كدام سبب ترقى انسان
مى شوند.

انبياء با مردم باندازه عقولشان حرف مى زدند و آنها را هدايت مى كردند. روز قيامت خدا به اندازه درك
از بندگان حساب مى كشد. خرابى زندگى اخروى تابع پيروى كوركورانه است چنانكه با نابخردى و تعصب ، در
يك روز بنى اسرائيل هفتاد پيامبر را كشتند.!!

1 - ذبح كدو

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

پس از آنكه معاويه به مخالفت با اميرالمؤ منين عليه السلام پرداخت ، تصميم گرفت عقل و مراتب اطاعت
مردم شام را آزمايش كند، لذا با عمروعاص مشورت كرد.

عمروعاص گفت :

به مردم شام دستور بده كدو را مانند گوسفند ذبح كنند و پس از تذكيه آنرا بخورند، اگر
فرمانت را اجراء نمودند آنها يار تو هستند وگرنه اطاعت نكنند.

معاويه دستور داد از فردا كدو را مانند گوسفند ذبح كنند، و مردم شام بدون كوچترين اعتراض اجراء
نمودند و اين بدعت در سراسر شام معمول گرديد.
طولى نكشيد كه خبر اين بدعت به گوش مردم عراق رسيد، بعضى از آنان از اميرالمؤ منين عليه السلام در
اين باره پرسش كردند.

حضرت در جواب فرمود:

خوردن كدو، ذبح لازم ندارد(520)، مراقب باشيد كه شيطان عقلتان را نبرد و افكار
شيطانى حيرت زده و سرگردانتان ننمايد(521).

2 - پير عقل

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله براى سركوبى گروهى دشمن طغيانگر كه در اطراف مدينه و مكه بودند،
جمعى را به عنوان سريه و گروه ضربتى آماده ساخت تا شبانه به طور مخفى به سوى متجاوزين بروند و آنها را
سركوب نمايند.

پيامبر صلى الله عليه و آله جوانى (522) از طايفه (هذيل ) را فرمانده و امير اين سپاه قرار داد. شخص
ظاهربينى به رسول اكرم صلى الله عليه و آله اعتراض ‍ كرد كه چرا يك جوان را بر ما فرمانده نموده اى ؟

ما تسليم فرمان او نمى شويم ، لازم است شما پيرمردى بعنوان پيشوا و فرمانده انتخاب كنيد.

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

اى آدم ظاهر نگر، گرچه او جوان است اما دلى قوى و عقلى صحيح دارد.
اما پيرمردى كه تو مى گوئى ريش سفيد است و به صورت ظاهر بايد جلو بيفتد، اما دل آنها چون قير سياه است
.

عقل اين جوان را بارها آزمودم و ديدم در عقل پير است (523) پير سن و سال بى عقل مثمر نيست . تا توانى كوشش
كن (524) كه پير عقل و دين شوى ، كه رهبرى و فرماندهى به سال نيست ، به قوه عقلانى و تفكر و قلب سفيد است
(525).

/ 259