5 - ترك فقيرى هم مشكل است
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمدر زمان ملك حسين كرت (كورت ) (771 - 732) مولانا ارشدى بود كه به فقر و گدايى مشهور بود لكن صداى خوبى داشتو مردم را متاءثر مى كرد. وقتى ملك حسين خواست كه پيام آورى به شيراز نزد شاه شجاع بفرستند تا مدعاى
او را خاطرنشان كند گفتند:در بيان ، مولانا ارشد فقير و گدا خوب است .ملك حسين او را خواست و گفت :تو را براى كار مهمى مى فرستم فقط يك عيب دارى كه دست فقر دراز مى نمائى ؛
اگر عهد كنى آبروريزى نكنى تو را به شيراز مى فرستم ! او را بيست هزار دينار داد و عهد گرفتند مبادا در
شيراز دست گدائى بگشايد.اسباب سفر او را آماده و بيست و پنج هزار دينار به او دادند. او به شيراز رفت و به مدعا جواب يافت . چون
خواست برگردد، شاه شجاع و اركان دولت از او خواستند با صدايش پند و آوازى از او بشنوند.قرار شد بعد از نماز جمعه در مسجد جامع ، صدا به وعظ بگشايد؛ همه اركان دولت و مردم هم جمع بودند. چون
صدا بلند كرد و همه را جذب كرد، صفت گدائى قوه طمعش را به حركت درآورد، نزد همگان گفت :مرا سوگند
دادند از فقر و گدائى چيزى نگويم . از وقتى به شهر شما آمدم خبرى نشد! آيا شما سوگند نخورده ايد كه مرا
چيزى ندهيد؟ مردم در عين گريه ، خندان شدند و آنقدر به او پول دادند تا راضى شد(595)!!
4 :
قضاوت
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمقال الله الحكيم :( والله يقضى بالحق ) (مؤ من :آيه 20)خدا در عالم بحق حكم مى كند.امام صادق عليه السلام :من حكم فى درهمين بغير ما اءنزل الله فهو كافر بالله العظيم (596)هر كس درباره دو درهم پول حكم كند به غير آن چه خدا فرموده ، آن حكم كننده به خداى بزرگ كافر شده است .
شرح كوتاه
از سخت ترين مشاغل دنيوى قضاوت است ، چه آنكه اگر در حكم ميل به يك طرف داشته باشد و يا با جهل حكمنمايد و يا به هواى نفس حق كسى را ضايع كند، همه اينها تضييع حقوق را شامل مى شود كه موجب آن مى شود كه
كار قاضى بسيار سخت گردد.اگر قضاوت با علم و بدون هواى نفس و با عدل باشد مثمر ثمر و جايگاه چنين قاضى در بهشت است .
اگر در اختلافات مالى و حق (مانند حق همسايه ) و فاميلى اختلافى پيدا شود، نبايد افراد به اندازه سر
سوزنى حكم به خلاف كنند، چه اينكه نفس بخاطر دوستى و ميل قلبى ، دوست دارد كه حكم بنفع دوستش شود نه
ذى نفع !