شفاعت فاطمه - فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(سلام الله عیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ سخنان فاطمه زهرا(سلام الله عیها) - نسخه متنی

محمد دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حديث 116 قالت: اللهم اليك نشكو فقد نبيك و رسولك و صفيك و ارتداد امته علينا، و منعهم ايانا حقنا الذى جعلته لنا فى كتابك المنزل على نبيك المرسل (پروردگارا! بسوى تو شكايت مى كنم، اندوه از دست دادن پيامبر و فرستاده و برگزيده ات را. و به تو شكايت مى كنم از ارتداد امت پيامبر صلى الله عليه و آله و اين كه حق را از ما بازداشتند، همان حق «ولايت و رهبرى» را كه در قرآن كريم، خود بر پيامبر اسلام نازل فرمودى) [ كتاب عوالم ج 11 ص 442 و بحارالانوار ج 53 ص 19 و ج 43 ص 156 و 214. ]

شكوه از خيانت منافقان كينه توز

ام سلمه مى گويد: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم و پرسيدم:

اى دختر رسول خدا! شب را چگونه صبح كردى؟ حالت چگونه است؟ فرمود:

حديث 117 قالت: اصبحت بين كمد و كرب، فقد النبى و ظلم الوصى، هتك و الله حجابه من اصبحت امامته مقتصة على غير ما شرع الله فى التنزيل، و سنها النبى فى التاويل، و لكنها احقاد بدرية و ترات احدية كانت عليها قلوب النفاق محتملة لامكان الوشاة فلما استهدف الامر ارسلت علينا شآبيب الاثار من مخيلة الشقاق، فيقطع وتر الايمان من قسى صدورها، و لبئس على ما وعد الله من حفظ الرسالة و كفالة المؤمنين احرزوا عائدتهم غرور الدنيا بعد انتصار ممن فتك بآبائهم فى مواطن الكروب و منازل الشهادات (صبح كردم در ميان حزن شديد و اندوه عظيم، در حالى كه پيامبر از دست رفته، و وصى او مظلوم واقع شده است. سوگند بخدا، حشمت و عظمت آن كس دريده و نابود شد كه بر خلاف حكم خدا در قرآن، و سنت و سفارش پيامبر اسلام در تاويل و تفسير قرآن، حق امام او را غصب كردند و به ديگران سپردند. اين گونه برخوردهاى خصمانه، از كينه توزيهاى جنگ بدر و خونخواهى كشتگان در جنگ احد است كه در درون قلب نفاق آميز و انديشه فتنه انگيزشان پنهان بوده است و تاكنون جرأت اظهار آن را نداشتند تا در آن هنگام كه حكومت الهى بازيچه ى دست قدرت طلبان گرديد و امام بحق، منزوى شد، آتش كينه هاى ديرينه شان زبانه كشيد و باران مصيبتها و مشكلات را بر ما فرو ريختند، و رشته هاى ايمان را دريدند و نسبت به وعده هاى الهى در حفظ و پاسدارى از رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و دفاع از پرهيزگاران و مؤمنان چه زشت، عمل كردند.

اما افسوس كه در جهت انتقام گرفتن از پدران (مشرك و منافق) خود كه در جنگهاى اسلامى عليه اسلام جنگيدند، كشته شدند به دنيا روى آوردند، (و فريب دنيا را خوردند) [ بحارالانوار ج 43 ص 157 و مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 205 و 49. ]

شكوه ها و آرزوى مرگ

درباره ى شكوه ها و غمهاى جانكاه حضرت زهرا عليهاالسلام پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله به اصحاب خويش خبر داد و فرمود:

دخترم آنچنان در امواج بلاها و مصيبتها، غمناك و نگران مى شود كه دست به دعا برداشته، از خدا آرزوى مرگ و شهادت مى كند، و مى گويد:

حديث 118 يا رب انى قد سئمت الحياة و تبرمت باهل الدنيا فالحقنى بابى الهى عجل وفاتى سريعا (پروردگارا! از زندگى خسته و روى گردان شده ام و از بندگان دنيا، بلاها و مصيبتهاى ناگوار ديدم، خدايا! مرا به پدرم (رسول خدا) متصل گردان و مرگ مرا زود برسان) [ احقاق الحق ج 19 ص 160 و بحارالانوار ج 43 ص 177. ]

شكوه ها

در اين موضوع رجوع شود به موضوعات ف فدك، حديث شماره ى 153 و 159 و 160، م- مبارزات سياسى، ح- حوريان بهشتى، حديث 54 شكوه از سلمان فارسى.

شفاعت فاطمه

حضرت زهرا عليهاالسلام درباره ى شفاعت از گنهكاران امت فرمود:

حديث 119 قالت: اذا حشرت يوم القيامة اشفع عصاة امة النبى صلى الله عليه و آله (آنگاه كه روز قيامت بر انگيخته شوم، از گنهكاران امت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله شفاعت خواهم كرد) [ احقاق الحق ج 19 ص 129 و ج 10 ص 367 و وسيلة النجاة ص 217. ] .
ى- يارى و كمك به شيعيان، حديث 211

صفات شيعيان و پيروان اهل بيت

يكى از پيروان اهل بيت عليهم السلام در شهر مدينه همسرش را خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام فرستاد، تا بپرسد: آيا شوهرم از شيعيان شما مى باشد يا نه؟ حضرت زهرا عليهاالسلام پاسخ كلى داد و فرمود:

حديث 120 قالت: ان كنت تعمل بما امرناك و تنتهى عما زجرناك عنه فانت من شيعتنا و الا فلا (اگر به آن چه به شما امر مى كنيم، عمل مى كنى و از آن چه شما را بر حذر مى داريم، دورى مى كنى از شيعيان مايى و الا هرگز!!) آن شخص پس از شنيدن پاسخى كلى، مضطرب شد و با توجه به ضعفها و سستى هاى خود گفت: واى بر من كه هميشه در آتش جهنم خواهم بود، همسرش نگرانى و زارى او را با سخنان مطرح شده، خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام بازگو نمود.

حضرت فاطمه عليهاالسلام پاسخ داد.

حديث 121 قالت: قولى له: ليس هكذا شيعتنا من خيار اهل الجنة، و كل محبينا و موالى اوليائنا و معادى اعدائنا، و المسلم بقلبه و لسانه لنا ليسوا من شيعتنا اذا خالفوا او امرنا و نواهينا فى سائر الموبقات، و هم مع ذلك فى الجنة و لكن بعد ما يطهرون من ذنوبهم بالبلايا و الرزايا او فى عرصات القيامة بانواع شدائدها او فى الطبق الاعلى من جهنم بعذابها الى ان نستنقذهم بحبنا و ننقلهم اءلى حضرتنا ((از من) به همسرت بگو چنين نيست (كه او قضاوت كرده است). شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشتند و همه ى دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنان دشمنان ما همه در بهشت خواهند بود. آرى كسى كه با قلب و زبان تسليم ما اهل بيت شده، اما از اوامر ما سرپيچى كند و نواهى و موارد پرهيز را محترم نشمرد از شيعيان واقعى ما نخواهد بود گرچه اين گروه نيز پس از پاك شدن از گناهان، و تحمل مشكلات روز قيامت و قرار گرفتن اندك زمانى در طبقات بالاى جهنم و چشيدن عذاب، اهل بهشت خواهند بود و ما به خاطر دوستى شان با ما نجاتشان داده و آنان را به پيشگاه خودمان انتقال خواهيم داد) [ بحارالانوار ج 65 ص 155 و تفسير البرهان ج 4 ص 21. ]

شهادت و شاهد

1- اولين شهادت باطل در اسلام ف. فدك حديث 154 2- آگاهى از شهادت خويش ع. آگاهى از شهادت خويش، حديث 135 و 136 و 137 3- آگاهى از شهادت حسين عليه السلام ع. آگاهى از شهادت خويش، حديث 139 4- پرسش از پيامبر صلى الله عليه و آله پيرامون شهادت حسين عليه السلام پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله حوادث تلخ آينده را براى حضرت زهرا عليهاالسلام توضيح داد، و در تداوم مباحث آينده نگرى، به شهادت حضرت اباعبدالله عليه السلام اشاره كرد، حضرت فاطمه عليهاالسلام پرسيد:

حديث 122 قالت: يا ابتاه من يقتل ولدى و قرة عينى و ثمرة فؤادى؟ قال صلى الله عليه و آله شر امة من امتى قالت: يا اباه اقرا جبرئيل عنى السلام و قل له فى اى موضع يقتل؟ قال صلى الله عليه و آله فى موضع يقال له كربلا!!

(اى پدر! چه كسى فرزندم و نور چشم و ميوه ى دلم حسين عليه السلام را شهيد مى كند؟) فرمود: بدترين افراد امت من. بار ديگر پرسيد:

(اى پدر! سلام مرا به حضرت جبرئيل برسان و از او بپرس كه در كجا حسين عليه السلام مرا شهيد مى كنند؟) رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در سرزمينى كه به آن «كربلا» مى گويند. و در روايت ديگرى فرمود:

حديث 123 قالت: يا ابة سلمت و رضيت و توكلت على الله (اى پدر! در برابر خواسته هاى خدا تسليم و راضى ام و بخدا توكل كرده ام) [ بحارالانوار ج 44 ص 264 و تفسير فرات الكوفى ص 55. ] 5- صحبت از شهادت كودكى كه متولد نشده بود در يكى از روزهاى باردارى حضرت زهرا عليهاالسلام، پيامبر صلى الله عليه و آله به دخترش اطلاع داد كه:

حضرت جبرئيل خبرهائى از فرزند تو بما رسانده است كه در كربلا به شهادت مى رسد.

فاطمه عليهاالسلام در حالى كه در هاله اى از غم و اندوه قرار گرفته بود، فرمود:

حديث 124 قالت: ليس لى فيه حاجة يا ابة (اى پدر! به چنين كودكى نياز ندارم) رسول خدا صلى الله عليه و آله ادامه داد كه:

دخترم اين فرزند تو حسين عليه السلام است و نه امام معصوم از او پديد مى آيند كه عامل تداوم و بقاء دين خدا مى باشند حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:

قالت: يا رسول الله قد رضيت عن الله عز و جل (اى رسول خدا! از خداوند عزيز و بزرگ راضى و سپاسگزارم) [ علل الشرايع ص 79 و كمال الدين ج 2 ص 87. ] 6- شاهد شهادت فرزند بودن!

هنگام هجوم ناكثان و منافقان به منزل امام على عليه السلام، و دفاع بى نظير و افشاگرانه ى حضرت زهرا عليهاالسلام، كه با جوابهاى دندان شكن، ادعاهاى آنان را باطل و با بيان زلال حقيقت رسوايشان نمود، و چون شير در برابر صفهاى كينه توزان امروز و فراريان جنگهاى ديروز، ايستاد. و يك تنه از حريم حرمت ولايت دفاع كرد، چاره اى جز خيانت و رسوايى خود نديدند كه در منزل را به آتش كشند و يگانه دخت پيامبر صلى الله عليه و آله را بين در و ديوار بكوبند. تا ريخ ورق خورد، و برگ سياه ننگ آورى بر پرونده ى كودتاگران سقيفه افزوده شد،آرى شهادت كودكى كه متولد نشده بود، و اسم «محسن» را جلوترها پيامبر گرامى اسلام براى او انتخاب كرده بود، و شايد رمز اين انتخاب را در اين واقعيت بتوان يافت كه:

حضرت محسن عليه السلام اول شهيد خط مقدم دفاع از ولايت است و همه شنيدند كه فاطمه عليهاالسلام خطاب به فضه فرياد زد:

حديث 125 قالت: يا فضة اليك فخذينى فوالله لقد قتل ما فى احشائى من حمل (آه اى فضه! مرا درياب، سوگند به خدا، فرزندى كه در شكم داشتم به شهادت رسيد.) [ كوكب الدرى جزء اول ص 135 و بحارالانوار ج 43 ص 198. ] 7- اشتياق شهادت ش- شادى فاطمه عليهاالسلام، حديث 99

موضوعاتي كه با حرف (ص) آغاز مي شود.

صحيفه ى فاطمه عليهاالسلام صدقات (راه هاى مصرف) ح 142 صله ى رحم ح 57 صبر و بردبارى فاطمه عليهاالسلام ح 162

شب نزول صحيفه ى زهرا

در اين موضوع رجوع شود به موضوع م- معجزات حديث 198.

صحيفه ى حضرت زهرا

جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: و ارد منزل امام على عليه السلام شدم، صحيفه اى «كتابى» در دستان فاطمه عليهاالسلام ديدم، كه رنگ سبز زيباى آن مرا به ياد زمرد انداخت، و در آن كتابى قرار داشت به سفيدى و روشنى نور خورشيد، گفتم: پدر و مادرم فداى شما، اى دختر رسول خدا! آن چيست كه در دستان شما قرار دارد؟ پاسخ داد:

حديث 126 قالت: هذا لوح اهداه الله الى ابى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليبشرنى بذلك (اين كتابى است كه خداوند آن را به پدرم رسول خدا صلى الله عليه و آله اهداء فرمود، در اين كتاب نام پدرم، و نام شوهرم «امام على عليه السلام» و نام دو فرزندم و امامانى كه از فرزندانم مى باشند، نوشته شده است، اين كتاب به من هديه شده است، تا بشارت فرح بخشى براى من باشد) جابر پرسيد: آيا اجازه مى دهيد اين كتاب را مشاهده و مطالعه كنم؟ فرمود: نه ممكن نيست، مطالب موجود در اين كتاب را فقط پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام و امامان معصوم عليهم السلام مى توانند مطالعه نمايند. [ بحارالانوار ج 36 ص 194 و كمال الدين ص 178 و عيون الاخبار ص 25. ]

مطالب صحيفه فاطمه از اسرار است

آن چه از روايات اسلامى و توضيحات حضرت زهرا عليهاالسلام معلوم مى شود اين است كه مطالب و مباحث صحيفه ى فاطمه عليهاالسلام جزو اسرار الهى است كه فقط در اختيار رهبران معصوم عليهم السلام قرار مى گيرد.

جابر بن عبدالله انصارى مى گويد: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، كتاب صحيفه را با رنگى سفيد و روشن در دستان مبارك آن حضرت مشاهده كردم، پرسيدم:

اين كتاب زيبا چيست؟ آيا اجازه مى دهيد آن را مطالعه كنم؟ پاسخ داد:

حديث 127 قالت: فيها اسماء الائمة من ولدى يا جابر لو لا النهى لكنت افعل، لكنه قد نهى ان يمسها الا النبى او وصى نبى او اهل بيت نبى [ مدارك اين حديث با حديث شماره 126 يكى است، مراجعه شود. ] (در اين صحيفه ى اسامى امامانى ثبت شده است كه همه از فرزندان من مى باشند. اى جابر! اگر نهى نشده بود كه غير از ما آن را ننگرند، اجازه مى دادم كه مطالعه نمايى، هيچ كس حق ندارد، اين صحيفه را مطالعه كند، مگر رسول خدا يا وصى پيامبر صلى الله عليه و آله يا اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله

آگاهى جابر از برخى مطالب صحيفه

مطالب و مباحث صحيفه ى حضرت زهرا عليهاالسلام جزو اسرار الهى بوده و فقط در اختيار اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشت، اما برخى از اصحاب رسول خدا مانند جابر بن عبدالله انصارى با اجازه ى حضرت زهرا عليهاالسلام فقط از مباحث كلى آن تا حدودى اطلاع پيدا كرده و يا برخى از صفحات آن را ديده اند.

جابر نقل مى كند: خدمت حضرت زهرا عليهاالسلام رسيدم، صحيفه ى نورانى را ديدم. پرسيدم چه كتابى است؟ فرمود:

حديث 128 قالت: هذا لوح اهداه الله الى رسول الله صلى الله عليه و آله فيه اسم ابى و اسم بعلى و اسم ابنى و اسماء الاوصياء من ولدى فاعطانيه ليسرنى قال جابر، فيه اثنا عشر اسماء قلت اسماء من هولاء؟ قالت: هذه اسماء الاوصياء اولهم ابن عمى و احد عشر من ولدى آخرهم القائم عليه السلام قال جابر: فرايت فيها محمدا فى ثلاثه مواضع و عليا فى اربعة مواضع.

(اين كتابى است كه خدا آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اهدا فرمود: در اين كتاب نام پدرم و شوهرم و اسم دو فرزندم و امامانى كه همه از فرزندان من مى باشند وجود دارد، رسول خدا آن را به من عطاء فرمود، تا خوشحالم كند.

جابر گفت: دوازده نامى كه در اين كتاب است چه كسانى مى باشند؟ فرمود:

(اين نام هاى جانشينان پيامبر، اول آنها على عليه السلام و يازده نفر ديگر كه همه از نسل من مى باشند و آخرين آنها حضرت قائم عليه السلام است) [ روات و اسناد و مدارك اين حديث با حديث 126 يكى است، مراجعه شود. ] جابر مى گويد: درست كه نگاه كردم ديدم نام محمد در 3 جا و نام على در 4 مورد ثبت شده است. را ه مصرف صدقات، حديث 142 صله ى رحم، حديث 57 صبر و بردبارى فاطمه عليهاالسلام، حديث 162

/ 22