فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَطَط - طَطاء (مؤنث): مرد بلندقامت.

هُمْ اَهْلُ اَطيطٍ وَ صَهيلٍ: براى ايشان شتران و اسبهاى سوارى مى باشد.

(اَطَّدَ) اللَّهُ مُلْكَهُ تَاْطيداً: ثابت دارد خداى ملك او را.

اَطَّد: شاخهاى عوسج (نوعى درخت خاردار).

(اَطَرَ) اَطْراً، ن ض و تَاْطير: اطار ساختن براى خيمه، مائل گردانيدن، خم دادن چيزى، پى بر سر سوفار تير پيچيدن.

تَاَطَّرَ الرُّمْحُ: خم گرديد نيزه و خم شد.

تَاَطَّرَ بِالْمَكان: خود را در بند داشت.

تَاَطَّرَتِ الْمَراَةُ: خانه نشين شد زن.

تَاْطير: ماندن زن در خانه پدر و مادر خود تا مدتى.

مَاْطُور: چاهيست كه در جنب آن چاه ديگر باشد، آبى كه در زمين نرم باشد و اطراف آن را با چوب محكم كنند تا زمين ويران نشود.

مَاْطُورَة: شيردوش چرمى كه بر سر آن چوب گِرد گذاشته باشند.

اَطْر: كجى كمان، ابرو، مايل گردانيدن چيزى، خم دادن كمان و غير آن، پى پيچيدن بر سوفار تير، ديوار ساختن براى خانه.

اُطْرَة: پى كه بر سوفار تير پيچند، تيزى گرداگرد حشفه، گوشت اطراف ناخن، خاكستر مخلوط بخون كه به آن شكسته ديگ را پيوند كنند.

اِطار: فاصله ميان سرخى لب و موى شارب، پى سوفار تير، تيزى گرداگرد حشفه، حلقه مردم، شاخهاى مو كه بر داربست پيچيده، هرچه كه محيط به چيزى باشد، كمربند مانندى كه اطراف خانه (خيمه) سازند، چوب غربال، قاب، چهارچوب، لاستيك چرخ.

اَطير: شرّ و بدى كه از دور آيد، گناه، تنگى، كلام.

اَطَرَ: خم شد، كج شد، خميد.

اِطارُ النَّظارَةِ: دسته عينك.

اَخَذَنى بِاَطيرِ غَيْرى: گرفت مرا به گناه غير من.

اُطْرُغُلَّة: قمرى.

اُطْرُوحَة: رساله اجتهاد، تِز، پايان نامه دانشجويان.




/ 5263