فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ماذاقَ اُطْلاً: نچشيد چيزيرا.

اَيْطَل - اَياطِل، ج: تهيگاه.

(اَطْلا نْطيقى)، اَطْلَنْطى: اقيانوس اطلس.

(اَطِمَ) اَطَماً، ف: خشم گرفت، منضم گرديد.

اَطِمَ الرَّجُلُ وَ الْبَعيرُ و اُطِمَ عَلَيْهِ، ل: مبتلا شد مرد و شتر بدرد بستگى شكم و بول (يبوست و حبس بول).

رَجُلٌ وَ بَعيرٌ مَاْطُومٌ، ص.

اَطَمَ بِيَدِهِ اَطْماً، ض: گزيد دست خود را.

اَطَمَ الْبِئْرَ، ض: تنگ ساخت دهن چاه را.

اَطَمَ عَلَى الْبَيْتِ: پرده هاى خيمه را پائين انداخت.

اَطَمَ بِسَلْحِهِ: انداخت پليدى و سرگين خود را.

اطَمَ الْبابَ ايطاماً: بند كرد دَر را.

اُئْتُطِمَ الرَّجُلُ: مرد مبتلا شده بمرض شاش بند و بستگى شكم (يبوست).

اَطَّمَ الْهَوْدَجَ تَاْطيماً: پوشيد كجاوه را به روپوش.

تَاَطَّمَ عَلَيْهِ: خشم گرفت بر وى.

تَاَطَّمَ السَّيْلُ: موج هاى سيل بلند گرديد پس زد بعضى بر بعض.

تَاَطَّمَ اللَّيْلُ: سخت شد تاريكى شب.

تَاَطَّمَ السِّنُّورُ: آواز كرد گربه در خواب.

تَاَطَّمَ فُلانٌ: خاموش شد و آنچه در دل داشت ظاهر نكرد.

اُطُم - اُطام و اُطُوم، ج: هر قلعه و خانه چهارگوشه مسطح.

اُطام و اِطام: بستگى بول و شكم از بيمارى.

/ 5263