بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اَطُوم: سنگ پشت دريائى سطبر وضخيم پوست، نوعى از ماهى سطبر و ضخيم پوست،به شكل، كمان محكم،خارپشت، گاو، صدف. اَطيمَة - اَطائِم، ج: مكان آتش افروختن. اَطَمَة: ذره. (اَطْنَبَ): مبالغه كرد، گزافه گوئى كرد. (اُعْ اُعْ(: حكايت صداى قى كننده )اصل آن هُعْ هُعْ بوده هاء بدل بهمزه شده). (اِعاء(: ظرف )لغتى است در وِعاء). (اغِيَة) - اَواغى، ج: جوى و نهر كوچك مزرعه. اِغْريقىّ: يونانى قديم. اُغُسْطُس: اوت ماه هشتم ميلادى. اُغُسْطُوس: اول امپراطور روم كه در عهد مسيح بدنيا آمد. (اَفَّ) اَفّاً، ن ض: روى ترش كرد، اُف گفت. اَفَّفَ تَاْفيفاً و تَاَفَّفَ: گفت اُف. اُفّ: تراشه يا چرك ناخن يا چرك گوش، هر چيز حقير از چوب و غيره كه آن را از زمين بردارند، كلمه كراهت است، تنفر و ملامت. اُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ (آيه): ملامت بر شما كه غير خدا را پرستش مى كنيد. اُفّاً لَهُ و تُفّاً: كثافت يا چرك گوش و چرك ناخن براى او. اَفَف: ضجر اندك از چيزى، هنگام.