فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَكَّهُ اَكّاً و اَكَةً: رد كرد او را و تنگى نمود بر او.

اَكَّ فُلانٌ: تنگ شد سينه او.

اِئْتَكَّ الْيَوْمُ: گرم و بى باد شد روز.

اِئْتَكَّ الْوَردُ: انبوه ناك شد گُل.

اِئْتَكَّ مِنَ الْاَمْرِ: بزرگ شد اين كار بر او و ننگ داشت از آن.

اِئْتَكَّتْ رِجْلاهُ: بهم خورد و لرزيد هر دو پاى او.

اَكَّة: سختى از دشواريهاى روزگار، سختى زمانه، سختى گرما، بدخلقى، كينه، موت، پيش آمدن كسى بخشم، انبوهى كردن، آرميدن باد.

اَكَّاكَة: سختى از دشواريهاى روزگار.

(اَكاءَ)، م: وثيقه گرفت از قرض دار خود به گواه و شاهد.

اَكاءَ اِكائَةً: اراده كارى كرد ناگاه شخصى رسيد و بعلت ترس از آن شخص از اراده خود بازماند، بددلى كرد.

(اَكَدَ) الْحِنْطَةَ، ن: درو كرد گندم را.

اَكَّدَهُ تَاْكيداً: استوار كرد آن را.

اَكيد: محكم و استوار.

اَكائِد و تَاْكيد: طنابهائيست كه دو پهلوى زين را بندند، تنگ.

اِكْتَنَفَ: دربر گرفت، فراگرفت.

اُكْتُوبْر: تشرين اول ماه دهم ميلادى، اكتبر.





/ 5263