فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اكِلُ الْحَشَراتِ: حشره خوار.

اكِلُ اللُّحُومِ: گوشت خوار.

اكِلُ النَّباتاتِ: گياه خوار.

اكِلَة: خوره نام بيمارى است كه به بدن افتد.

اَكَّال، اَكُول، اَكيل: شكم پرست پرخور.

اَكَّال: خورنده، فاسدكننده، تباه كننده.

اِنَّهُ لَذُ و اُكْلَةٍ: او سخن چين است.

اَكِلَة: خارش و مرضى است كه عضو از آن خورده مى شود، چارپاى چرنده.

اُكَلَة: بسيار پرخوار (مذكر و مؤنث يكسانست).

اكِل: پادشاه، خورنده.

اكِلَةُ اللَّحْمِ: كارد، چوب دستى آهن دار، آتش، تازيانه.

اَكال: خوراك.

ما ذُقْتُ اَكالاً: نچشيدم چيزى از خوراك.

اَكُول و اَكيل: بسيار پرخوار.

اَكُولَة: بز نزاينده، بزى كه آن را براى خوردن فربه كنند.

اَكيل و اُكُولَة و اَكيلَة: بزى كه آن را به جهت شكار گرگ استفاده كنند.

اَكيلة: بزى را كه براى خوردن او را فربه نمايند.

مَاْكُول: خوردنى، قابل خوردن، خوراكى، رعيت.

تَاْكُل: پوسيدگى، تباهى، فساد، تحليل، تدريجى.

تَاْكُلُ الْجُسُور: پوسيدگى پلها.

مَاْكُولات و مَشْرُوبات: خوردنيها و آشاميدنيها.

مُؤاكِل: هم سفره، هم كاسه.

مَاْكَل - مَاكِل، ج: كسب، طعام، خوردنى.




/ 5263