فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اِئْتِلاف: سازش هم آهنگى، پيوستگى، اتحاد، اتفاق، ارتباط.

حُكُومَهٌ اِئْتِلافِيَّهٌ: دولتى كه اعضاء آن موقتاً با هم، سازش كنند.

تَاْليفُ الْحَيْوانِ: آموختن و رام كردن حيوان.

تَاْليفُ الْكُتَب: نگارش كتاب.

مُؤَلَّف: گردآورى شده، تأليف شده، نوشته، نامه.

مُؤَلِّف: كاتب، نويسنده، گردآورنده، جمع كننده.

مَاْلُوف: عادى، معمولى، متعارفى، پيش پا افتاده عمومى، عوام پسند، توده پسند، متداول، عملى شدنى.

غَيْرُ مَاْلُوفٍ: غيرعادى، برخلاف معمول.

اَلْفى: يافت، پيدا كرد.

(اَلَقَ) الْبَرقُ اَلْقاً و اِلاقاً، ض: درخشيد برق و نباريد.

اَلاَّق، ص.

اُلِقَ اَلْقاً، ل ض: ديوانه شد.

ايتَلَقَ الْبَرقُ و تَاَلَّقَ الْبَرقُ: درخشيد برق.

مُتَاَلِّق، ص.

تَاَلَّقَتِ الْمَراَةُ: خود را زينت داد زن يا براى خصومت و دشمنى آماده گشت و بلند كرد سر خود را.

اِلْق: گرگ نر.

/ 5263