فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تَاَبَّلَتِ الْاِبِلُ وَ غَيْرُها: بى نياز شدند شتران و غير آن از آب بواسطه خوردن گياه تر.

اِبِل و اِبْل - ابال ج (اسم جنس و اسم جمع - مونث): شتران، ابريست كه حامل باران باشد.

اِبِلٌ اَوابِلٌ: شتران بسيار.

اِبِلٌ اُبَّلٌ: شتران به چرا گذاشته شده كه كسى متعرض آنها نشود.

اِبِلانِ: دو گله شتر.

اُبَيْلَة، (مصغر): كُره شتر.

رَجُلٌ ابِلٌ و اَبِلٌ و اَبَلىٌّ و اِبِلىٌّ: مرد صاحب شتران.

بَعيرٌ اَبِلٌ: شتر فربه و چاق.

اِنَّهُ مِنْ ابَلِ النَّاسِ: او از جمله داناترين مردم است به چرانيدن شتران.

اَبَّال: شبان و شتربان.

اَرضٌ مَاْبَلَةٌ: زمين شترخيز.

اَبِلَةٌ: بركت داده شد در فرزند، حاجت و نياز.

لى عِنْدَهُ اَبِلَةٌ: نزد او مطلوب من است.

مالى اِلَيْكَ اَبِلَةٌ: نيست مرا بسوى تو حاجت.

اَبَل و اَبَلَة و اَبْلَة: سنگينى و ناگوارى طعام.

اَبَلَة و اَبْلَة: گناه.

اِبْلَة: دشمنى.

اُبْلَة: آفت و رنج.

اَبْل و اُبْل: تر يا خشك.

اُبُل: گياه روئيده از گياه بريده يا چريده شده.

اُبُلَّة: خرما كه ميان دو سنگ خرد كنند و بر آن شير دوشند، پاره اى از خرما.

اَبيل: چوب دستى، اندوهگين، مهتر يا پارسا و يا صاحب ناقوس (عيسويان)، دسته كاه.

اَبيلُ الْاَبيلَيْنِ و اَبيلُ الْاَبيلِيَيْنِ: حضرت عيسى(ع).

اَبيلَة و اَبَّالَة و وَبَيْلَة و ايبالَة: دسته كاه.

اِبالَة و اُبالَة: يك پشته بزرگ از هيزم.

/ 5263