بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اِلْقَة - اِلَق، ج: زن دلير، گرگ ماده، بوزينه ماده و نر آن قِردَةَ است. اِلاق: برق بدون باران. اَلُوقَة: خوراكى است لذيذ و نفيس يا كره و يا خرماى تازه است. اِلَّق: درخشنده. اِمْرَاَةٌ اَلَقى: زن چالاك و سبك خيز. مَاْلُوق: ديوانه. مِئْلَق: احمق، مردى كه گاهى ديوانه و گاهى بهوش آيد. اَلْق، اِلْق، وَلَق: دروغ. اَوْلَق: ديوانگى. مُتَاَلَّق: درخشان، تابان، فروزان. (اَلَكَ) الْفَرَسُ اللِّجامَ، ن: خائيد اسب لگام را. اِسْتَاْلَكَ مَاْلَكَتَهُ: برد پيغام او را. اَلُوك: پيغام - پيغامبر، رسول. اَلُوكَة و مَاْلُكَة و مَاْلَكَة و مَاْلُك: پيغام و رسالت. مَلَك: (اصل آن مَاْلَك) بوده فرشته.