بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(اَلَهَ( اِلاهَةً و اُلُوهَةً و اُلُوهِيَّةً، م: پرستيد )از آن است اسم جلاله). اَلِهَ اَلَهاً، ف: سرگشته شد. اَلِهَ عَلى فُلانٍ: سخت شد جزع و زارى او بر فلان. اَلِهَ اِلَيْهِ: ترسيد و پناه گرفت بسوى وى. اَلَهَهُ: امان و زنهار داد او را. تَاْليه: پرستش فرمودن. تَاَلُّه: پرستيدن، بمعبوديت گرفتن. اِله و مَاْلُوه: پرستيده (و هر پرستيده اله است نزد پرستنده). اِلهَة: پرستش و معبوديت. اُلهَة و اُلْهانِيَّة: معبوديت. اُلُوهَة و اُلُوهِيَّة: پرستش و معبوديت. اَليهَة: آفتاب. اَللَّه: اسم است براى ذات واجب الوجود (اَللَّهُمَّ در اصل يا اَللَّهُ بوده). اَلَّهَ: بمقام خدائى رسانيد. تَاَلَّهَ: ادعاى خدائى كرد، بخدا ايمان آورد، خود را به آسمان رسانيد. اِله: پروردگار. اِلهُ الْبَحْر: رب النوع دريا. اِلهُ الرُّعاة: رب النوع كشتزارها. اِلهُ الْحَرب: رب النوع جنگ. اِلهُ الْحُبّ: رب النوع عشق. اِلهُ الْفَصاحَة: رب النوع سخنورى. لااِلهَ اِلاَّاللَّهُ: نيست خدائى بجز پروردگار حقيقى.