بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
لا دَرَيْتَ وَ لا اَتْلَيْتَ: شتران تو بى اولاد باد (اين را در وقت نفرين گويند). اَلْو: عطايا و هديه، نعمت، پشگل گوسفند، تقصير، كوتاهى. ولا يَأتَلِ اُولُو الفَضْلِ مِنْكُم (آيه): صاحبان فضل كوتاهى نكنند. اَلوَة اُلوَة اِلوَة: سوگند. الاء و اَلا - اَلائَة و اَلاء واحد: درختيست تلخ و دائماً سبز و نيكو منظر. سِقاءٌ مَاْلُوٌّ و مَاْلِىٌّ: مشگى كه به درخت فوق دباغت كرده باشند. اَلىّ: بسيار سوگند خورنده. اَلِيَّة و اَلِيّاً - اَلايا، ج: سوگند، تقصير. اُلُو و اُلُوَة و اِلِيَّة - اَلاوِيَة، ج: چوب عود كه به آن بخور دهند. اَلُوَّة: مسافت يك تير پرتاب، چوب عود، شير ماده، رفاهيت. مِئْلاة - مَالى، ج: خرقه كه زنان در وقت نوحه بر ميان بندند. (اَلِىَ) اَلىً، ف: بزرگ سرين و بزرگ دنبه گرديد. كَبْشٌ اَلْيانٌ و اَلَيانٌ و اَلِىٌّ و الٍ و الى و نَعْجَةٌ اَلْيانَةٌ و اَلْيا: قوچ نر و ميش ماده پُر دنبه. اَلْى و اَلْو و اَلا و اِلى و اِلّْى - الاء، ج: نعمت. اَلْيَة - اَلْيات و اَلايا، ج (اَلْيانِ تثنيه): دنبه، سرين و نشستنگاه يا پيه و گوشت ته، گوشت بيخ انگشت ابهام، گوشت پشت ساق، گرسنگى، پاره از پيه.