فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اِلى: حرف جر و به هشت معنى آمده است

1 - انتهاى غايت زمانى مانند ثُمَّ اَتِمُّوا الصِّيامَ اِلَى اللَّيْلِ يا مكانى مثل اِلَى الْمَسْجِدِ الْاَقْصى

2 - به معنى معيّت آنگاه كه خواهى چيزى بديگرى ضم كنى مانند: مَنْ اَنْصارى اِلَى اللَّهِ يعنى كيست يار من با خدا

3 - تبيين و آن پس از فعل تعجب و اسم تفصيلى كه متضمن معنى حب و بغض باشند واقع شود مانند رَبِّ السِّجْنُ اَحَبُّ اِلَىَّ

4 - مرادف لام مانند اَحْمَدُ اِلَيْكَ اللَّهَ يعنى براى تو ستايش ميكنم خدا را

5 - به معنى فى، مانند لََيَجْمَعَنَّكُمْ اِلى يَوْمِ الْقِيمَةِ

6 - به معنى من، ابتدا

7 - به معنى عند

8 - تاكيد و اين سه معنى اخير قليل الاستعمال است.

اِلَيْكَ: اسم فعل است به معنى اُبْعُدْ و خُذْ مانند اِلَيْكَ عَنّى و اِلَيْكَ الْكِتابَ دور شو از من و بگير كتاب را.

آلىّ: اورگانيك.

(اَمْ): بر چهار وجه آمده است

1 - ام متصله كه پس از همزه واقع مى شود خواه همزه تسويه باشد مانند سَواءٌ عَلَيْهِمْ اَسْتَغْفَرتَ لَهُمْ اَمْ لَمْ تَسْتَغْفِر لَهُمْ يا همزه استفهام مانند ازيد فى الدار ام عمرو

2 - ام منقطعه به معنى بل مانند اَمْ يَقُولُونَ افْتَريهُ يا به معنى بل و همزه با هم اَمْ لَهُ الْبَناتُ وَ لَكُمُ الْبَنُونَ

3 - زائده مانند اَفَلا تُبْصِرُونَ اَمْ اَنَا خَيْرٌ

4 - حرف تعريف بجاى ال درلغت طى و حميرمانند حديث لَيْسَ مِنَ امْبِرِامْصِيامِ فِى امْسَفَرِ.

(اَمَّهُ) اَمّاً، ن: قصد كرد آن را - امّ، ص - اِمام، ج.

اَمَّهُ: زد دماغ او را، مَاْمُوم و اَميم، ص.

اَمَّهُمْ اِمامَةً و اَمَّ بِهِمْ: پيشوا و پيشرو شد ايشان را.

اَمَّتْ اُمُومَةً، ن ف: مادر گشت.

ما كُنْتِ اُمّاً فَاَمِمْتِ اُمُومَةً: نبودى مادر و مادر گرديد يا مادرى كردى.

اَمَّمَهُ و يَمَّمَهُ: قصد كرد آن را.

مُؤَمّ: امر آشكار، نزديك هم و موافق.

/ 5263