بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ايتَمَّهُ: قصد كرد آن را. ايتَمَّ بِالشَّىْ ءِ: اقتدا كرد به آن. تَاَمَّمَها: مادر گرفت او را و مادر خواند. تَاَمَّمَهُ: قصد كرد آن را. تَيَمَّمَ تَيَمُّماً: (در اصل تامم بود) قصد كرد، به خاك طهارت كرد. اِسْتَاَمَّها: مادر گرفت او را. اَمّ: گروه از هر صنف مردم و از هر جنس حيوانات. اُمّ و اِمّ و اُمَّهَة - اُمَّات و اُمَّهات، ج: مادر، زن پير، جاى سكونت، خادم قوم، اصل هر چيز و پايه آن، هر چيز كه منضم اليه چيزها است، عمر گذشته. اُمَّان: مادر و پدر يا مادر و خاله. اُمُّ اِدْراص: سختى، موش دشتى. اُمُّ الْبَيْض: شترمرغ. اُمُّ التَّنائُف: بيابان دوردست. اُمُّ جابِر: هريسه، هليم. اُمُّ جُنْدَب: ظلم و بيدادگرى. اُمُّ جِيش: عَلَم لشگر. اُمُّ حُبَيْن: جنسى از كرباسك است شبيه حربا. اُمُّ حَفْصَة: ماكيان، مرغ خانگى. اُمُّ حِلْس: ماده خر.