بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اَمَّتِ الْمَراَةُ: مادر شد، بچه دار شد. رَأى بِاُمِّ عَيْنِهِ: با چشم خود ديد. اُمَّة - اُمَّات، ج: راه، شريعت و دين، سنت پيغمبر، مرد جامع خير، مقتداى مردم، جماعتى كه به طرف ايشان پيغمبرى آمده باشد، گروه از هر جنس حيوانات و هر صنف مردم، كسى كه بر راه حق و مخالف ساير اديان باشد، هنگام و مدت، دانشمند، مادر، قد و قامت، رخسار، نشاط، طاعت. وَ ادَّكَرَ بَعْدَ اُمَّةٍ (آيه): بعد از مدت و هنگامى بياد آورد. اُمَّةُ الرَّجُل: قوم مرد. اُمَّةُ اللَّه: خلق خدا. اِمَّة: حالت، راه شريعت و دين، نعمت، هيئت و شأن، فراخى و وسعت زندگانى، سنت پيغمبر، طريقه، امامت، اقتدا بامام. اُمَيْمَة (تصغير اُم)- اَمائِم، ج: سنگ كه بدان سر شكنند، پتك آهنگران. اَمام: پيش و جلوى. اَمامَكَ: خود را دور دار از آنچه پيش تست (كلمه تحذير) اِمام: (جمع بلفظ واحد است و امامان تثنيه). پيشوا و مقتدا و رئيس، پيش نماز، راه، كنار زمين، مصلح چيزى و برپادارنده آن، قرآن، پيغمبر و خليفه، امير لشگر، آنچه هر روز طفلان بياموزند از اسب دوانى، دليل و راهنما، سرودگوى شتران، جانب قبله و زه كمان، شمشه بنايان. - اَيِمَة و اَئِمَّة، ج: دوازده نفر پيشوايان اسلام جانشينان پيغمبر اكرم. اِمامَة: پيش روى، پيش نمازى، رياست عامه، اَلْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ اِمامانِ قاما اَوْقَعَدا (حديث( حسن و حسين )ع) هر دو امام هستند چه قيام نمايند چه سكوت، بحقند. هذا اَوَّمُ مِنْهُ وَ اَيَّمُ مِنْهُ: اين نيك تر است، از او در امامت. اُمامَة: سيصد شتر.