بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اَمَرَة - اَمَر، ج: پشته و تپه، نشانى كه در راه كنند از سنگ و غيره، فرسخ شمار، ستون ميل شمار. اَمِر: بركت يافته در مال و نسل. امِر: تمام، فرماينده، روزى از بردالعجوز. امِرَة و اِمار و ايمار - اَوامِر، ج اول: فرمان. اِمارَة و اَمارَة: ولايت و فرمانروائى. اَمارَة و اَمار: وعده گاه، هنگام. اَمار: علامت. اَمير - اُمَراء، ج: پادشاه، عصاكش كور، همسايه، مشاور. اَميرُالْمَراَةِ: شوهر زن. اَميرَة: زن پادشاهى كننده. اَميرُالْمُؤْمِنينَ: فرمانده و رئيس اهل ايمان (اين لقب نزد شيعه مخصوص به حضرت على بن ابيطالب عليه السلام است كه پيغمبر )ص( او را در غديرخم به خلافت نصب فرمود و اهل سنت همه خلفا را من غير استحقاقٍ كه بامارت رسند اميرالمؤمنين خوانند). رَجُلٌ اِمَّرٌ و اِمَّرَةٌ و اَمَّرَةٌ: مرد سست رأى و فرمانبردار هركسى، مرد بى عقل. اِمَّر و اِمَّرَة: بره كوچك. ما لَهُ اِمَّرٌ وَ اِمَّرَةٌ: نيست براى او چيزى.