بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اَنَّ الرَّجُلُ اَنّاً و اَنيناً و اُناناً و تَاْناناً - ض: ناليد مرد. اَنَّ الْماءَ: ريخت آب را. لا اَفْعَلُهُ ما اَنَّ فِى السَّماءِ نَجْمٌ: (به معنى كان است) بجا نياوردم و نكنم اين كار را تا در آسمان ستاره است. اَنَّنْتُهُ و تَاَنَّنْتُهُ: خوشنود كردم او را. اُنَن: مرغى است مانند كبوتر كه صداى اوه اوه كند. رَجُلٌ اُنانٌ و اَنانٌ و اُنَنَة - اُنانَة (مؤنث): مرد بسيار ناله كننده. اَنَ الرَّحيلُ: نزديك شد. اَنين و اُنان: ناله. انَّة: بز و كنيز. مالَهُ حانَّةٌ وَ لا آنَّةٌ: نيست او را ماده شترى و نه بزى يا كنيزى. مَاَنَّة: دليل و علامت لياقت و كمال (و در حديث( است اَنَّ طُولَ الصَّلاةِ وَ قَصرَ الْخُطْبَةِ مَاَنَّةٌ مِنْ فِقْهِ الرَّجُلِ )نماز طولانى گذاردن و خطبه را كوتاه كردن، علامت و دليل فقاهت مرد است). اَنّى: چگونه، كجا، از كجا، هركجا و حرف شرط. (اَنَا(: ضمير رفع براى متكلم )يعنى من). اَنْاَنَة: گفتن تو است انا. اَنانِيَّة: خودپسندى و ادعا و تكبر. (اَنَّبَهُ) تَاْنيباً: سرزنش كرد و غالب آمد او را در حجت. اَنَّبَ السَّائِلَ: راند و بازداشت او را.