فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَنيف: آهن نرم، كوه روياننده گياه قبل از جميع زمين.

اَنِفَ مِنْهُ: به او اهانت كرد، از او عار داشت، رد كرد.

اِسْتَاْنَفَ: تجديد كرد.

اِسْتَاْنَفَ الدَّعْوِىُّ: استيناف داد، پژوهش خواست.

اَنْفُ الْجَبَلِ: دماغه، برآمدگى كوه، داخل دريا.

اَنْف: پله، نردبان.

رَغَمُ اَنْفِهِ: باوجود، على رغم، خواه ناخواه.

سَاَلَ اَنْفَهُ: آب از بينى روان ساخت.

كَسَرَ اَنْفَهُ: تحقير كرد، دماغ او را به خاك ماليد.

اَنْفىّ: وابسته به بينى، دماغى.

اَنْفَة:: تكبر، غرور، خودستائى.

آنِفاً: بيش از اين.

مَذْكُورٌ آنِفاً: ياد شده، ذكر شده.

اِنَفى: نازك طبع، وسواسى.

/ 5263