فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مَؤُود، ص.
ادَاَوْداً: مائل گرديد و برگشت.
ادَالظَّلالُ: مائل به مشرق گرديد سايه.
اَوِدَ اَوَداً، ف: كج گرديد.
اوَدواَوْداء، ص: مذكر و مؤنث.
اَوَّدْتُهُ: كج و خميده گردانيدم آن را.
تَاَوَّدَ: كج و خميده گرديد.
تَاَوَّدَهُ الْاَمْرُ: به رنج آورد او را كار و گرانبار كرد.
تادَهُ الْاَمْرُ: گرانبار كرد او را (در اصل تاوده بوده).
اِنْئادَ اِنْئِياداً: كج گرديد.
اَوَد: كجى، بار سنگين.
ادَهُ: فشار آورد، سنگينى كرد، سنگين بود.
اَودَة: اطاق.
مَؤُود: فشار داد، سنگينى كرد.
اَوْديما: استسقا لحمى، ورم.
اَويد: صداى ازدحام مردم
مَاوِد: بلاها و سختيها.
(ارَ) الْمَراَةَ اَيْراً، ن ض: جماع كرد زن را.
اَور: باد شمال، و جنبش ابر.
ار: ننگ (به معنى عار).
اَرضٌ اَوْرَةٌ: زمين سخت خشك.