فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مَؤُود، ص.

ادَاَوْداً: مائل گرديد و برگشت.

ادَالظَّلالُ: مائل به مشرق گرديد سايه.

اَوِدَ اَوَداً، ف: كج گرديد.

اوَدواَوْداء، ص: مذكر و مؤنث.

اَوَّدْتُهُ: كج و خميده گردانيدم آن را.

تَاَوَّدَ: كج و خميده گرديد.

تَاَوَّدَهُ الْاَمْرُ: به رنج آورد او را كار و گرانبار كرد.

تادَهُ الْاَمْرُ: گرانبار كرد او را (در اصل تاوده بوده).

اِنْئادَ اِنْئِياداً: كج گرديد.

اَوَد: كجى، بار سنگين.

ادَهُ: فشار آورد، سنگينى كرد، سنگين بود.

اَودَة: اطاق.

مَؤُود: فشار داد، سنگينى كرد.

اَوْديما: استسقا لحمى، ورم.

اَويد: صداى ازدحام مردم

مَاوِد: بلاها و سختيها.

(ارَ) الْمَراَةَ اَيْراً، ن ض: جماع كرد زن را.

اَور: باد شمال، و جنبش ابر.

ار: ننگ (به معنى عار).

اَرضٌ اَوْرَةٌ: زمين سخت خشك.

/ 5263