بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اَوْن: تن آسائى، آرام و نرمى، رفتار آهسته، يك طرف خورجين. رَجُلٌ آئِنٌ: مرد تن آسا و با رفاهيت. بَيْنَنا وَ بَيْنَ مَكَّةَ ثَلاثُ لَيالٍ اَوائِن وَ عَشَرُ لَيالٍ ائِناتٍ: فاصله بين ما و مكه سه شب راه با رفاهيت و ده شب آهسته و آسان. اَوان و اِوان - اوِنَة، ج: هنگام و وقت. فُلانٌ يَصنَعُهُ اوِنَةً و ائِنَةً: فلان بجا ميآورد آن را گاه گاهى. اِوان - اُون، ج: صُفه بزرگ. اَيْوان - اَيْوانات و اَواوين، ج: صفه بزرگ. اَيْوانُ اللِّجام - اَيْوانات، ج: پيش لگام. اوِنَة: سنگ پشت ها. اُومْباشى: سرجوخه. اَوْن: مهربانى، لطافت، ملايمت، موسم، زمان، موقع. اَوان: ساعت، وقت. آنَ: آمد، نزديك شد، سر رسيد.