فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مُستَأهِل، ص.

هُوَ اَهْلٌ لِكَذا (واحد و جمع در او يكسانست): او شايسته و سزاوار است براى چنين.

اَهْلُ التَّقْوى وَ اَهْلُ الْمَغْفِرَةِ: سزاوار پرهيزكارى و شايسته عفو و آمرزش است.

اَهْلُ الرَّجُل - اَهْلُون و اَهالى (زادَ فيهِ الياء عَلى غَيْرِ قِياسٍ) و اَهال و اَهْلات و اَهَلات، ج: كسان و خويشاوندان مرد.

اَهْلُ الْبَيْت: كسان خانه و ساكنان آن.

اَهْلُ الْمَذْهَب: صاحب دين و ملت.

اَهْلُ النَّبِىّ: اولاد و داماد آن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام يا زنان او، براى هر پيغمبرى امت او است.

اَهْلُ اللَّه: اهل مكه معظمه.

اَهْلُ الْقُرآن: حافظ قرآن و عمل كننده به آن.

اَهْلُ الْكِتاب: يهودان و نصارى.

اَهْلُ الرَّدَّة: كسانى كه از دين برگشتند بعد از وفات رسول خدا (ص).

اَهْلُ الْاَمْر: واليان امر.

اَهْلَة: كسان و عيال و كسان خانه، زوجه مرد.

مَرحَباً و اَهْلاً: مثلى است (خوش آمدى).

اَهْلِىّ و اَهِل: هر چارپائى كه به خانه الفت و انس گيرد، هر درختى كه در خانه ها نشانند.

/ 5263