فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اَىّ: هر، هركدام، هركس، همه كس، هيچ، يعنى.

اَىُّ شَىْ ءٍ: چيزى، هرچه، هرچيز.

اَىُّ كانَ هركه، هرآنكس، هركس كه.

عَلى اَىِّ حالٍ: درهرحال، بهرحال، درهرصورت.

اِىْ: بلى، آرى.

اِيَّاكَ: زنهار، برحذر باش، مبادا.

اُويَمَجِسى: منبت كارى.

اَيَّار: ماه مه ميلادى.

اِيَّالَة: استان.

ايبِيس: لك لك گرمسيرى.

ايثيرى: رقيق آسمانى.

(اَيَّبَ) تَاْييباً: بازگشت.

تَاَيَّبَ: بازگشت و به شب آمد - مُتَاَيِّب، ص.

مُتَاَيَّب: به شب آمدن (مصدر ميمى است).

اَيَّاب: سقاء.

اَيْبَة: بازگشت.

اَيُّوب: ازپيامبران مشهور از فرزندان حضرت ابراهيم.

وَاذْكُر عَبْدَنا اَيُّوبَ (آيه): يادكن بنده ما ايّوب را.

(اَيْحى) و ايحى: كلمه تعجب است درباره كسى گويند كه تيرش به نشانه رسيده باشد، دو كلمه تعجب است براى كسى كه كراهت دارد چيزى را.