بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
(انَ) الْوَقْتُ اَيْناً، ض: رسيد هنگام و وقت. اَيْن: ماندگى، مار، مرد، شتر نر، هنگام. اَيْنَ: هنگام، كجا. يَوْمَئِذٍ اَيْنَ الْمَفَرُّ (آيه): انسان در روز قيامت گويد قرارگاه و محل فرار كجاست. انَ اَيْنُكَ و اِيْنُكَ و انَ انُكَ: رسيد هنگام و وقت تو. اَيْنَ زَيْدٌ: (ظرفست سئوال ميشود به او از مكان مبنى بر فتح) كجا است زيد. وَالانَ: اكنون، (ظرف غيرمتمكن معرفه است). اَلْان: اكنون، حالا. قالُوا الْانَ جِئْتَ بِالْحَقِّ (آيه): گفتند اكنون حق را آوردى. آلْانَ وَ قَدْ عَصَيْتَ (آيه): اكنون نافرمانى كردى. اَيَّانَ و اِيَّانَ: كِى، چه موقع (سئوال از زمان است مانند متى و اسم شرط و اسم استفهام از زمان و جزم مى دهد دو فعل را). اِلى اَيْنَ: به كجا، تا به كجا. مِنْ اَيْنَ: از كجا. اَيْنَما: به هركجا. آنَ: نزديك شد. انَ الْاَوانُ: كمى از موقع گذشت. اَيَّانَ: كدام وقت، كى. وَ ما يَشْعُرُونَ، اَيَّانَ يُبْعَثُونَ (آيه): نميدانند كدام وقت برانگيخته ميشوند. اَيَّانَ مُرسيها (آيه): چه وقت است فرارسيدن قيامت.