(اِيْهِ( و اِيْهَ )اسم فعل است به معنى امر): ديگر بگو، بياور.
اِيْهْ (فَاِذا وُصِلَتْ نُوِّنَتْ(: بس است تو را )كلمه زجر است( )و در هنگام وصل تنوين مى گيرد).
اِيْهَ و اِيْهاً: امر به سكوت است، خاموش باش.
اَيْهانَ و اَيْهانِ و اَيْها و اَيْهات: دور شد (لغاتيست در هيهات).
اَيْهَكَ: كلمه تحريص است به معنى ويهك.
اَيَّهَ بِالْبَعيرِ تَاْييهاً: فرياد كرد و خواند شتر را.
ب
(ب): حرف جر و به معانى آمده:
1 - براى الصاق مانند اَمْسَكْتُ بِزَيْدٍ
2 - استعانه مانند كَتَبْتُ بِالقَلَم
3 - مصاحبه مانند اِذْهَبْ بِسَلامٍ
4 - ظرفيه مانند سارَ بِاللَّيْلِ
5 - بدل مانند باعَ الْكُفْرَ بِالْايمانِ
6 - تعديه مانند ذَهَبْتُ بِهِ اِلَى الْبَيْتِ
7 - قسم مانند بِاللَّهِ
8 - تبعيض مانند فَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ
9 - سببيه مانند لَقَيْتُ بِزَيْدٍ اَسَداً
10 - توكيد، و آن زائده است در چند مورد واقع ميشود،
1 - در فاعل مانند كَفى بِاللَّهِ شَهيداً،
2 - در مفعول مانند هُزّى اِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ،
3 - در مبتدا مانند بِحَسْبِكَ دِرهَمٌ،
4 - در خبر مانند لَيْسَ زَيْدٌ بِقائِمٍ
5 - در توكيد بنفس و عين مانند رَاَيْتُ زَيْداً بِعَيْنِهِ و ديگر از معانى آن گاهى به معنى عَنْ و اِلى و عَلى استعمال ميشود.