فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بابُوج: دم پائى، نعلين، پاپوش.

(بابور): ماشين بخار، موتور، لوكوموتيو قطار آهن.

بابُورُالْبَحْرِ: كشتى.

باتَ: شب را بسر برد.

باتيسْتَه: پاتيس، پارچه نازك.

پاتَينتا: گواهينامه بهداشت كشتى.

پاثالُوچِيا: علم امراض.

بِئْرُ السُّلَّم: نردبان، بدنه پلكان.

(بادْ زَهْر): پادزهر.

(بَاْدَلَة) - بَادِل، ج: رفتن سريع، گوشت ميان بغل و بيخ پستان يا گوشت پستان.

(بادِنْجان): ميوه ايست به شكل.

(بَاْذَنَهُ) بَاْذَنَةً: فروتنى نمود.

بَاْذَنَ بِهِ: اقرار كرد، شناخت و دانست آن را.

(بَاَرَ) بَاْراً، م: چاه كند، آتشدان كند.

بَاَرَ الشَّىْ ءَ: پنهان كرد و نگاهداشت آن را، ذخيره كرد تا در موقع حاجت.

بَاَرَ الْخَيْرَ: نيكى و نيكوئى را در پنهان پيش گرفت و عمل كرد.

بَاَرَ فُلاناً و اَبْاَرَ: چاه ساخت براى فلان.

/ 5263