فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(بَاْز( - اَبؤُز و بُووُز و بِئْزان، ج و )اَلْباز و اَلْبازى - اَبْواز و بَواز و بُزاة)، ج: پرنده اى است شكارى وغيره.

بازْدار - بَزادِرَة، ج: نگاهدارنده باز شكارى وغيره.

(بَاْزَلَة): رفتن با شتاب، نزاع و معارضه با همديگر كردن.

(بَؤُسَ) الرَّجُلُ بَاْساً، ك: دلير و جنگجو شد مرد.

بَئِس و بَئيس، ص.

بَئِسَ الرَّجُلُ بُؤْساً و بُؤُساً و بَاْساً و بَئيساً و بُؤْسى و بَئيسى: سخت نيازمند و محتاج شد آن مرد.

بِئْسَ: ناپسند، بد (كلمه ذم است).

جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ (آيه): جهنم براى او بد جايگاهيست.

بِئْسَ رَجُلاً زَيْدٌ وَ بِئْسَتْ اِمْرَاَةً هِنْدٌ: بد مرديست زيد و بد زنى است هند.

بَاْس: سختى، ناپسند.

وَاللَّهُ اَشَدُّ بَاْساً (آيه): خدا از حيث عقوبت سختتر است.

فَلَوْلا اِذْ جائَهُمْ بَاْسُنا تَضَرَّعُوا (آيه): زمانيكه عذاب ميآيد زارى ميكنيد.

اِبْاس: به سختى رسيدن.

اِبْتَاَسَ: اندوهگين شد، كراهت داشت.





/ 5263