فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَذْر - بُذُور و بِذار، ج: دانه اى كه براى كاشت نگاهدارند، اول مرتبه گياه كه از تخم برآيد يا آنكه رنگى داشته باشد، نسل.

بَذَر: پراكنده و پريشان.

رَجُلٌ بَذِرٌ و بَيْذارٌ و بَيْذارَةٌ و تِبْذارٌ و بَيْذَرانى: مرد پرگوى، افشاكننده راز.

رَجُلٌ تِبْذارَة: مردى كه مالش را فاسد و پراكنده مى كند.

بُذُرِىّ: باطل.

طَعامٌ بَذِرٌ: خوراك با بركت.

بُذُّراء: باطل، مرد بسيار مسرف.

بُذارَة: نسل، فروتنى، بركت.

بَذُور و بَذير - بُذُر، ج 2: نمام و سخن چين، كسى كه پنهان كردن راز نتواند.

رَجُلٌ هَذْرَةٌ بَذْرَةٌ: مرد پرگوى.

(باذَروُج): ريحان كوهى، تخم شربتى.

(بَذْرَقَه): راهنما و نگاهبان.

مُبْذَرِق: بدرقه كننده (اشخاصى كه بهمراه مسافرين بروند و آنها را از خطر بگذرانند).

(باذْرَنْجبُويَة(: گياهى است )معرب بادرنگ بويه).

(بَذَعَهُ) بَذْعاً، م: ترسانيد وى را.

بَذَعَ الْحُبُّ: تراوش كرد آب از سبو و خم.

اَبْذَعَهُ: ترسانيد او را.

بَذَّعَهُ تَبْذيعاً: ترسانيد او را.

بَذْع: آب تراوش كرده از سبو.

بَذَع: ترس و بيم.

مَبْذُوع: ترسان، ترسانيده شده.

/ 5263