فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَبْرَضَتِ الْاَرضُ بَرّْضَتْ تَبْريضاً: بسيار شد گياه تازه روئيده زمين.

مُبْرِض: كسى كه تمام مال خود را خُورَد و تباه كند.

اِبْتَرَضَ الْماءُ: كم و اندك آب برآمد از چشمه.

تَبَرَّضَ: به اندك معيشت زندگانى و روزگار گذرانيد.

تَبَرَّضَ الشَّىْ ءَ: كم كم گرفت آن چيز را.

تَبَرَّضَ فُلاناً: يافت از او چيزى كم كم و روزگار گذرانيد به آن.

بَرض - بَراض و بُرُوض و اَبْراض، ج: اندك.

ماءٌ بَرض: آب كم.

بُرضَة: مكانى كه درخت نروياند.

بُراض و بُراضَة: اندك.

بَرَّاض: كسى كه تمام مال خود را تباه كند و از بين ببرد.

بَرُوض: چاهى كه كم كم آب دهد.

بَريض اَويَريض: رودى است.

بارِض: اولين گياه كه از زمين رويد و تشخيص داده نشود از كدام جنس است، جوانه گياه.

وَ لَكَ بَرضاً: براى تست عطاى من.

رَجُلٌ مَبْرُوض: مرد محتاج گرديده از بسيارى دهش و سخاوت.

(بُرطاس): نام گروهى است.

مُبَرطِس: دلال و واسطه ميان معامله و كسى كه شتران و غيره را براى مردم به كرايه گيرد و مزد دريافت دارد.

(بُرطاش(: عتبه و آستانه دَر است از سنگ )عربى آن اُسْكُفَّة).

مُبَرطِش: واسطه و دلال و ميانجى در معاملات.

(بَرطَعَ): بتاخت رفت، چهارنعل رفت.

(بَرطَلَ) فُلاناً بَرطَلَةً: رشوه داد او را.

/ 5263