فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَركَة: دوشيدنيست از دوشيدنيهاى صبح.

بِركَة: سينه، پوست آن كه متصل به زمين شود.

بُرَك: ثابت و نشسته بر چيزى.

بُركَة - بُرَك و اَبْراك و بُركان و بِركان، ج: مرغى است كوچك سفيد رنگ آبى.

بَرَكَة - بَرَكات، ج: افزايش، زيادت، نيكبختى، سعادت.

بَرَكاتُ السَّماء: باران.

بَرَكاتُ الْاَرض: گياه.

بِراك - بُرُك، ج: ماهى كه منقار متعدد دارد.

بَرُوكَة: خارپشت ماده.

بَرُوك: زنى است كه شوهر خواهد با داشتن پسر جوان.

لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ (آيه): مى گشاديم براى آنها فايده هاى ثابت از آسمان.

بُرُوك و بَريكَة: نوعى حلوا كه به فارسى آفروشه گويند.

بَريك - بُرُك، ج: بركت يافته.

يَوْمُ الْبَريكَين: از روزهاى عربست كه در آن جنگ واقع شد.

بِركَة، بِرِك، بِرَك: آبگير، استخر، حوض.

بَرَكَة: بركت، دعاى خير.

حَبَّةُ الْبَرَكَة: تلخه، يكجور آفت گندم.

بَرُوكَة: بركت خانه، نظر قربانى.

مُبارَك: ميمون، فرخنده، خجسته، خورسند، خوشدل، شادكام.

فُوهَةُ الْبُركان: دهانه آتشفشان.

مَقْذُوفاتُ الْبُركان: توده گداخته كه از آتشفشانى بيرون مى ريزد.

بُركانى: آتشفشانى.

بَركِيَّة: كف چوبى، اطاق.

بِركان - بِركانَة واحد - يا بِركان، ج و واحد آن بُرَك: درخت شورمزه يا هر گياه كه ساقش دراز نباشد، يا گياه ريز.

بارُوك: مرد بددل.

بَراكاء و بَرُوكاء: نشست به زانو، مقاومت و كوشش در جنگ.




/ 5263