فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باشَرَ الْمَراَةَ: جماع كرد زن را، يا هر دو در يك جامه شدند.

مُبَشِّر: مژده دهنده.

مُبَشِّرات: بادهائى كه بعد از آن باران آيد.

تَباشير: مژده، اوائل صبح، اوائل هر چيز، درخت خرما زودرس، نشان جراحت بر پهلوى ستور، رونق، رنگ خرما وقت رسيدن.

تَبْشير - تَباشير، ج: مژده دادن.

تَباشَرُوا: مژده دهيد يكديگر را.

اِسْتِبْشار: مژده دادن، شاد شدن، به خبر يقين كردن.

يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ (آيه): شاد ميشوند به نعمتهاى خدا و احسانش.

بِشْر: گشاده روئى، روى، خوشى، خرمى، شادى.

بَشَر: (واحد و جمع و مذكر و مؤنث يكسانست) مردم، انسان.

وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً (آيه): اوست آنكه آفريد از آب بشر را.

لا تُبْقى وَ لا تَذَرُ، لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ (آيه): نه باقى ميگذارد و نه ترك مى كند متغيركننده بشره ها است.

بَشَرَهُ الْاَرض: روئيدگى زمين.

بُشار: مردم پست و فرومايه.

بَشارَة و بُشارَة و بِشارَة: مژده.

بُشارَة: تراشه پوست.

بَشارَة: خوب روى، جمال نيكو.

بِشارَة و بُشارَة: مژدگانى.

بَشير: مژده، خوبروى، خبردهنده، منادى، مژده آور.

بَشير - بِشْر، ج: مژده دهنده.

وَ هُوَ الَّذى اَرسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ (آيه(: اوست آنكه بادها را پيش از رحمت خود )باران) مژده دهنده فرستاد.

بَشَرَة: پوست برونى، غلاف برونى، ظاهر جلد.

بُشْرى: مژده، خبر مسرت بخش.

/ 5263