فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مِبْطان: پرخوار و شكم بزرگ.

(بِطيَة): درنگى.

باطِيَة: كاسه بزرگ، خمره شراب.

(بَظَّ) الْمُغَنّى بَظّاً، ن: راست كرد نوازنده تا بنوازد.

بَظَّ: ناگهانى پريد، جست.

اَبَظَّ: فربه شد.

بَظيظ: فربه و نازك اندام.

فَظٌّ بَظٌّ: درشت و ضخيم.

(بَظِرَ) الرَّجُلُ بَظَراً، ف: دراز شد ميان لب بالاى او.

بَظَر: درازى گوشت پاره ميان فرج زن.

بَظَّرَتِ الْجارِيَةَ: ختنه كرد آن كنيز را.

هُوَ يُمِصُّهُ و يُبَظِّرُهُ: او ميگويد او را كه بظر آن زن را در دهن بگير و بمك.

مُبَظِّرَة: زن ختنه كننده.

بَظْر - بُظُور، ج: انگشترى، تلاق يعنى گوشت پاره ميان دو لب فرج زن.

بَظْرَة: زنى كه در بغلش موى كم باشد، حلقه انگشترى.

/ 5263