فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَعْث: فرستادن، زنده نمودن، بيدار كردن، پراكنده نمودن، برانگيختن.

وَ اَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِى الْقُبُورِ (آيه): هر آينه خداوند برمى انگيزاند آنچه در قبرها آرميده اند.

بَعِثَ، ف: بيدار ماند.

اِبْتَعَثَهُ: برانگيخت او را و فرستاد، بيدار كرد.

تَبَعَّثَ مِنْهُ الشِّعْرُ: برآمد و روان شد از او شعر.

اِنْبَعَثَ: برانگيخته و فرستاده شد، صادر شد، زنده شد، دوباره برخاست، ناشى شد.

اِذَاانْبَعَثَ اَشْقيها (آيه): هنگاميكه شقى ترينشان برانگيخته شد.

اِنْبَعَثَ فُلانٌ لِشَاْنِهِ: برخاسته بكار خود رفت.

اِنْبِعاث: شتافتن، برآمدن، روان شدن.

تَباعَثُوا عَلَى الشَّىْ ءِ: يكديگر را بر كارى برانگيختند.

بَعَثَ: نمايندگى داد، روانه كرد، خارج كرد، بيرون ريخت، انداخت، بيدار كرد، نيروى تازه داد، وادار كرد، تحريك كرد، بر آن داشت، زير و روى كار را سنجيد.

بَعْث و بَعَث - بُعُوث، ج: لشگر و گروهى كه به محلى فرستند.

بَعْث، بِعْثَة: هيئت اعزامى.

باعِث: انگيزه داعى، موجب، علت، غرض.

اِنْبِعاث: پرتو تجلى، صدور، ظهور.

مَبْعُوث: برانگيخته، مأمور، نماينده، وكيل.

يَوْمُ الْبَعْث: روز قيامت.

بَعِث: شب بيدار و تهجدگذار.

بَعيث و مَبْعُوث: فرستاده.

باعِث: فرستنده، برانگيزاننده، از نامهاى خداى تعالى.

باعُوث: نماز طلب باران است (لغت سريانى است).

مَجْلِسُ الْمَبْعُوثين: مجلس عوام.

(بَعْثَرَ) بَعْثَرَةً: نگاه كرد و تفتيش نمود.

/ 5263