فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَقَّ الْماءُ: آب از دهانش جست يا پريد.

بُقّ: دهان، جرعه كم آب، يك قاشق شراب.

بَقّ: ساس، شيشه آرد.

شَجَرَةُ الْبَقَ: درخت نارون.

بَقَّقَ الْبَيْتُ: پشه در خانه بسيار شد.

رَجُلٌ لَقٌ بَقٌ: مرد پرگوى.

بَقَّة - بَقّ، ج: پشه، شپش.

بَقاق - بَقاقَة واحد: متاع و اثاث پست و بد خانه، خس و خاشاك رودخانه، پرنده اى است پرصدا.

مِبَقّ: مرد پرگوى.

بَقْباق: دهان، مرد پرگوى.

(بَقَتَ) الْاَقطَ، ن: آميخت كشك را.

مُبَقَّت: مرد احمق.

(بَقَثَ) اَمْرَهُ، ن: مخلوط كرد حكم را.

بَقَثَ طَعامَهُ حَديثَهُ: مخلوط كرد خوراك را به خبر.

(بُقْجَة(: )معرب از تركى) سفره اى است از پارچه، جاى لباس، قالب صابون، تُنُكه بالا و پائين در.

(بَقْدُونِس): گياهى است گرم، جعفرى.

(بَقَرَهُ) بَقْراً، ن م: شكافت و پاره كرد آن را، گشاده و فراخ گردانيد.

/ 5263