فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَقَرِىّ: گاوى.

لَبَنٌ بَقَرِىّ: شير گاو.

لَحْمٌ بَقَرِىّ: گوشت گاو.

بَقَّار: گاوچران، گاودار.

اُبَيْقَر: كسى كه در او خير نباشد.

بَيْقُران: گياهى.

(بَقْس): درختى است برگ و دانه او شبيه به برگ و دانه مورد يا درخت شمشاد است به شكل.

بُقْسُماط، بَقْسَماط: كماج دو آتشه.

(بَقْش): درختى است كه آن را خوش ساى گويند.

بَقْشَشَ: انعام داد.

بَقْشِش: بخشش، انعام، پول چاى، پاداش.

(بَقَطَهُ) بَقْطاً، ن: جمع كردن و فراهم آوردن متاع خانه و يكجا كردن آن، تفرقه، عطا كردن بستان به كسى بر حصه ربع يا ثلث.

بَقَّطَ فِى الْجَبَلِ تَبْقيطاً: بالا آمد بر كوه.

بَقَّطَ فِى الْكَلامِ وَ الْمَشْىِ: عجله كرد در سخن و رفتار.

بَقَّطَ فُلاناً بِالْكَلامِ: غلبه كرد او را به حجت.

بَقَطَ الشَّىْ ءَ: جدا و پراكنده كرد آن را، متفرق ساخت.





/ 5263