فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بَليلَة: گندم پوست كنده جوشيده در شير با دارچين و شكر.

مُبَلَّل، مُبْتَلّ، مَبْلُول: مرطوب، نمناك، تر، خيس.

بَلّ: حريص و كسى كه حق مردم را به سوگند از خود باطل و برطرف نمايد، مرد سخت جنگجو و خصومت كننده، سوگند خوار و فاجر.

بَلَّة: ترى، تازگى، جوانى، باقيمانده دوستى، شكوفه درختان خاردار، موئى كه در گل برآيد، شكوفه عرفط و سمر يا شيره آن، توانگرى بعد از فقر، باقيمانده علف.

بِلّ: شفا و بهبودى از بيمارى، مباح.

هُوَ بِلٌّ اَبْلال: او فتنه انگيز و صاحب ذكاء است.

هُوَ بِذى بِلٍّ: او چنان دور است كه حالش معلوم نميشود.

بِلَّة: شيره و شهد درخت، ترى و نمناكى، خير و خوبى رزق، چرب زبانى و فصاحت.

بُلّى: توانگرى بعد از بى چيزى.

بُلَّة - بَلال، ج: ترى و نم، گياه تر، علف، تازگى و جوانى.

بُلَّة و بَلَلَة و بُللَة و بِلُول و بُلُول و بَلَّة و بَلالَة و بَلَلاة و بَلالَة و بُلَلاة: باقيمانده دوستى و مودت.

بَلَل: ترى و نمناكى، چيز كم، عافيت، خوراك عروسى، احسان.

بُلَل: تخم ريز آماده براى كِشت.

بُلَلَة: ترى.

اَبَلّ - بُلّ، ج: مرد جنگجو و بى حيا و بى شرم، جلوگير از خير، سخت بخيل، ديردارنده وام، سوگندخوار، ستمكار و فاجر.

بَلاَّء: زن بدكار بسيار بى حيا و بى شرم، بى چيز و بسيار بخيل.

اُبُلَّة: خويشاوندى و قبيله.

بالَّة: خير و نيكوئى.

بَلال: صله رحم و خير و نيكوئى.

/ 5263