فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بُلْشُفِيَّة: آئين بلشويكى.

شارَةُ الْبَلاشِفَة: شعار بالشويسم.

(بَلَشُون): بوتيمار حيوانى است به شكل.

(بَلَّصتُهُ) مِنْ مالى تَبْليصاً: نگذاشتم نزد او چيزى از مال خود.

بَلَصَ: بزور گرفت، تهديد كرد، به رسوائى گرفت، باج سبيل گرفت.

بَلَّصَتِ الْغَنَمُ: كم شير شد گوسفند.

تَبَلَّصَ الْاَرضَ: تمام گياه زمين را چرانيد.

تَبَلَّصَ الشَّىْ ءَ: پنهانى طلب آن چيز را كرد.

تَبَلَّصَ لَهُ: ميل آن كرد و يافت آن را.

بَلْص: زورستانى، غصب مال ديگران.

بَلاَّص: كوزه، آبخورى.

اِبْلَنْصى: رفت.

اِبْلَنْصى مِنْ ثِيابِهِ: بيرون آمد از لباس.

بَلَصَة و بِلِّص و بَلُوص: پرنده اى است رنگارنگ.

اِبْنُ بَلْصى: مرغى است.

بَلْصُوص - بَلَنْصى، ج: (و به عكس) پرنده اى است.

بِلِصّى: پرنده اى است مانند صرد.

/ 5263