بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
ايجام: داخل شدن شير در بيشه. تَاَجَّمَ عَلَيْهِ: خشم گرفت بر او. تَاَجَّمَتِ النَّارُ: زبانه زد آتش. تَاَجَّمَ النَّهارُ: سخت گرم شد روز. تَاَجَّمَ الْاَسَدُ: درآمد شير در بيشه. اَجْم: هر خانه چهار گوشه پهن و هموار. اَجَمَة - اُجْم و اُجُم و اَجَم و اجام و اِجام و اَجَمات، ج: درختهاى بسيار بهم پيچيده، بيشه، نيزار، جنگل. اُجُم - اجام، ج: قلعه. اَجيم: زبانه آتش. اجام: غوك ها، قورباغه ها. اَجُوم: كسى كه ناخوش گرداند بر مردم نفسهاى ايشان را. (اَجَنَ) الْماءُ اَجْناً و اُجُوناً و اَجَناً، ض ن ف: برگرديد آب از مزه و رنگ - اجِن و اَجِن، ص. اَجَنَ الْقَصَّارُ الثَّوْبَ: كوفت گازر جامه را. اَجْنَة و اُجْنَة و اِجْنَة: بلندى دوگونه در چهره (لغتى است در وجنه).