فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَخُذَ اللَّبَنُ اُخُوذَةً، ك: ترش گرديد شير.

اخَذَهُ بِذَنْبِهِ مُؤاخَذَةً: گرفت و عقوبت كرد او را بر گناهش.

اَخَّذَ اللَّبَنَ تَاْخيذاً: ترش كرد شير را.

اَخَّذَتْ زَوْجَها: بند كرد شوهر خود را به افسون تا نزد زنان ديگر نرود.

مُؤْتَخِذ: سر فرود آرنده از درد، فروتنى كننده.

اِئْتَخَذُوا فِى الْقِتالِ: گرفتند بعض ايشان بعض ديگر را در جنگ.

اِتَّخَذَهُ (در اصل اِئْتَخَذَ بود): گرفت او را.

اِسْتَخَذَ اَرضاً: گرفت زمين را (در اصل اتخذ يا استاخذ بوده است).

مُسْتَاْخِذ: سر فرود آرنده از درد، فروتنى كننده از جهت بيمارى، موى دراز.

اَخَذْتُ الشَّىْ ءَ وَ بِهِ اَخْذاً و تَاْخاذاً، ن: گرفتم اين چيز را.

خُذْ عَنْكَ وَ دَعْ عَنْكَ الشَّكَّ: بگير و بپذير و بگذار از خود شك را، واگذار و رها كن شك را.

اَخَذَ فُلانٌ فُلاناً اَخْذاً: در بدى انداخت و كشت و بست و گرفتار كرد او را - اخِذ، ص.

اُخِذَ فُلانٌ بِذَنْبِهِ، ل: اسير كرده شد و پاداش داده شد بر گناه خود.

اَخَذَ: دريافت كرد، بدست آورد، تحصيل كرد.

اَخْذ: پاداش.

/ 5263