فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَخ و اَخّ و اَخْو و اَخا و اُخُوّ - اَخُون و اخاء و اِخْوان و اُخْوان و اِخْوَة و اُخْوَة و اُخُوّ و اُخُوَّة، ج: برادر نسبى، دوست و همنشين، مصاحب.

اُخْت - اَخَوات، ج: خواهر.

اَخِيَّة و اخِيَّة - اَخايا و اَواخى، ج: طناب يا تسمه كه دو طرف آن به زمين يا ديوار فرو برده، و چهارپا را بدان بندند، طناب خيمه، حرمت و عهد، بقيه.

اَخُ الزَّوْجِ اَوِ الزَّوْجَةِ: برادر شوهر يا برادر زن، شوهر خواهر.

اَخَوىّ: برادرانه، برادروار، دوستانه.

تَاَخّى، تَوَخّى: پى چيزى گشت، جستجو كرد، دنبال چيزى بود.

ثُمَّ اَرسَلْنا مُوسى وَ اَخاهُ بِآياتِنا (آيه): فرستاديم موسى و برادرش هارون را با نشانه هاى خود.

اُخْت: خواهر، مثل، نظير.

وَ اَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ (آيه): خواهران هم شير شما حرامند از جهت ازدواج.

(اَخيلُوس، اَخِلُّس): قهرمان ايلياى هومر.

(اَخُور): محل خوراك حيوانات سوارى.

(اَخِيُون): گياهى است مشهور به سر افعى.

(اَدَّ) الْبَعيرُ اَدّاً، ن: فرياد و صدا كرد شتر.

اَدَّتِ النَّاقَةُ: ناليد ماده شتر از جدائى كُرِه.

اَدَّ الشَّىْ ءَ: دراز كشيد اين چيز را.

اَدَّ فِى الْاَرض: سير كرد در زمين.

اَدَّتْهُ الدَّاهِيَةُ اَدّاً، ن ض ف: رسيد او را بلا.

تَاَدَّدَ: سختى نمود در چيزى.

/ 5263