فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَديم - ادِمَة و اُدُم و ادام، ج (اَدَم اسم جمع): چرم سرخ يا چرم دباغى شده.

اَديمُ النَّهارِ: تمام روز يا روشنى آن.

اَديمُ الضُّحى: اول چاشت.

اَديمُ السَّماءِ: ظاهر آسمان.

اَديمُ الْاَرضِ: روى زمين.

ادَم - اَوادِم، ج: پدر بشر، ابوالبشر عليه السلام.

اَدَمان: درختيست، پوسيدگى و سياهى تنه درخت خرما.

اَدَمَ: چاشنى زد، مزه دار كرد.

اِدام و اُدْم: چاشنى، فلفل، نمك، ادويه.

اِدام: چربى روغن.

اَدْم: پوست.

آدَمِىّ: رحيم دل، با مروت، شايسته، انسان.

ايدامَة - اَياديم، ج: زمين سخت بى سنگ.

اَطْعَمْتُكَ مَاْدُومى: خورانيدم به تو نانخورش خود را (كنايه است كه آوردم نزد تو عذر خود را).

آدَمِيَّة: انسانيت، شفقت، مروّت.

(مُؤْدَن(: كوتاه )لغتيست در ودن مذكور).

(اَدَهَ) اَدْهاً، ن: فراهم آمد كار قوم.

(اَدَتِ) الثَّمَرَةُ اُدُوّاً، ن: پخته و رسيده شد ميوه.

اَدَوْتُ لَهُ اَدْواً: فريب دادم او را.

اَلذِّئْبُ يَاْدُوا لِلْغَزالِ: گرگ مى فريبد آهو بره را تا بخورد.

تَاَدّى: گرفت براى دفع حادثه زمانه اسباب آنانرا.

اَداة - اَدَوات، ج: دست افزار.

/ 5263