فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَذىّ و اَذى: مرد بسيار اذيت شده و آزار رساننده.

اذىّ - اَواذى، ج: موج دريا.

لَمْ يُصِبْهُ اَذِيَّةٌ: صحيح و سالم ماند، آسيبى به او نرسيد.

تَاَذٍّ: رنجش، آزردگى، ناخشنود، خشم.

مُؤْذٍ: ضرررسان، زيان آور، لطمه زن، گزندرسان.

غَيْرُ مُؤْذٍ: بى آزار، سربراه، ساده، بى تزوير.

لَنْ يَضُرُّوكُمْ اِلاَّ اَذىً (آيه): شما را زيان نرسانند لكن آزار كنند.

اَذىً: ناپسند.

بِالْمَنِّ وَالْاَذى (آيه): صدقات خود را باطل نكنيد به منت و كار ناپسند.

(اَرَّ) النَّاقَةَ اَرّاً، ن: عمل اِرار كرد با ماده شتر.

اَرَّ الْمُقامِرُ: آواز كرد قماركننده به لاف و به خود باليد وقت غلبه.

اَرَّ: راندن، دفع كردن، جماع نمودن، غايط انداختن و افتادن آن، آتش افروختن.

اِئْتَرَّ: شتابانيد.

اِرار و اَرّ: شاخى از درخت خاردار كه بر زمين زده نرم كنند و تر كرده نمك بر آن پاشند و در رحم ماده شتر داخل نمايند تا مانع لِقاح دفع گردد.

اِرَّة: آتش.

اَراَر: كلمه اى است كه گوسفندان را به آن خوانند.

اَرير: آواز يا فرياد استهزاءكننده در وقت قمار و غلبه.

مِئَرّ: بسيار جماع كننده.

(اَرارُوط): نشاء گياه سهام.

(اَراوِيَة، اَراوِلَة): گل داودى.

(اَرَبَ) الْعَقْدَ اَرباً، ض: محكم كرده گِره را.

اَرَبَ فُلاناً: زد بر فرج او.

اَرِبَ بِهِ اَرَباً، ف: حريص گشت به آن.

/ 5263