فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَتانٌ وَ اَمَةٌ اَبِدٌ و اِبِدٌ و اِبْدٌ: خر ماده و كنيز بسيار زاينده.

ناقَةٌ اِبِدَةٌ: ماده شتر بسيار زاينده.

ابِدَة - اَوابِد و اُبَّد ج: بلا و سختى كه هيچوقت از يادها نرود، حيوانات وحشى از اينجهت كه اغلب به مرگ طبيعى نمى ميرند بلكه به كشتن و صيد كردن ديگران.

اِلَى الْاَبَدِ: دائما.

آبِد: وحشى، بيابانى.

آبَدَة: حيوان يا هر چيز وحشت انگيز.

اَبَدِيَّة: فناناپذيرى.

مُؤَبَّد: دائم، دائمى، جاويدان مادام العمر، برابر عمر.

ماكِثينَ فيهِ اَبَداً (آيه): مومنان در آن هميشه هستند.

اَبيد: روئيدنى است.

(اَبَرَ) النَّخْلَ وَ الْزَّرعَ - اَبْراً و اِبارًا و اِبارَةً، ض ن: گَرد نرى داد واصلاح نمود درخت خرما و زراعت را.

- ابِر، ص.

اَبَرَ الْكَلْبَ اَبْراً و اَباراً: سگ را با نان سوزن خورانيد.

اَبَرَتِ الْعَقْرَبُ: كژ دم نيش زد.

اَبَرَ فُلاناً: غيبت كرد فلان را.

/ 5263