فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ بزرگ جامع نوین عربی به فارسی - نسخه متنی

احمد سیاح

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اَرُزّ و اُرُزّ و اُرز ورُزّ و رُنْز و ارُز و اَرُز: دانه برنج معروف به شكل.

ارِزَة: شتر بسيار قوى، شب سرد، درخت بيخ محكم.

اَريز: شبنم، بزرگ قوم، روز سرد.

مَاْرِز: پناهگاه.

(اَرَسَ) اَرساً و اَرَّسَ تَاْريساً: كشاورز گرديد.

اَرَّسَهُ تَاْريساً: كار و خدمت گرفت از او.

اِرس: اصل پاك.

اَريسىّ و اَريس و اِرّيس - اَريسُون و اَرارِسَة و اَراريس و اَرارِس و اِرّيسُون، ج: امير.

(اَرِسْطُقْراطىّ): اشرافى، اعيانى.

(اَرَسْطُو): فيلسوف معروف معلم اول.

(اَرَشَ) اَرشاً، ن: عطا كرد، برانگيزانيد.

اَرَّشَ النَّارَ تَاْريشاً: برافروخت آتش را.

اَرَّشَ بَيْنَ الْقَوْمِ: بدى افكند ميان قوم.

اَرَّشَ الْحَربَ: برانگيخت جنگ را.

اِئْتَرِشْ مِنْهُ خُماشَتَكَ: بگير از او ارش و ديت خراشى را كه در شرع براى او ديتى معين نشده.

اَرش - اُرُش، ج: ديت جراحات، طلب ديت، رشوت، خراش، خصومت، خلق، نقصان جامه به جهت آنكه سبب ارش و خصومت است.

بَيْنَهُما اَرشٌ: ميان هر دو خصومت و اختلاف است.

ما اَدْرى اَىُّ الْاَرشِ هُوَ: نميدانم كدام خلق است.

مَاْرُوش: مخلوق.

/ 5263